فروش بهتر چیزی است که زمانی به ذهن یک فرد میرسد که واقعا به دنبال رشد و پیشرفت باشد با من با این مقاله همراه باشید تا باهم به یک سری تکنیک ها و از آن مهمتر قانون جذب بپردازیم
تکنیک اول برای فروش بهتر
یکی از تکنیک های مهمی که باید همیشه مد نظر مان باشد این است که ما باید حواسمان به آن باشد این است که زمانی که مشتری به ما مراجعه میکند این است که حواسمان به این نکته باشد که زیاد گزینه جلوی مشتری نگذاریم مشتری زمانی که به ما مراجعه کرده ذهنش درگیر هزار و یک جا هست ما هم اگر قرار باشد به عنوان یک عامل باعث حواس پرتی اش شویم حسابی کار هم برای ما هم برای مشتری سخت میشود راهکار چیست؟ این است که خیلی ساده ما نهایتا سه گزینه به مشتری پیشنهاد بدهیم حواسمان باشد نهایتا سه گزینه! یعنی اگر هنرش را داشته باشیم و یک گزینه یا دو گزینه پیشنهاد بدهیم بهترم هست این کار باعث میشود که مشتری احساس بهتری پیدا کند چون سیستم مغز ما نمیتواند همزمان به چهار گزینه یا بیشتر فکر کند! پس ما ناچارا باید تعداد گزینه ها را کم کنیم
تکنیک دوم برای فروش بهتر
تکنیک دومی که باید مد نظرمان باشد این است که قیمت ها را چگونه مطرح کنیم یک فروشنده مبتدی سعی میکند که هرچه مشتری رسید و ازش پرسید جواب میدهد قیمت میدهد و این یکی از بزرگترین اشتباهات ممکن است! ما اگر فروشنده ی کمی حرفه ای باشیم قیمت را اول مطرح نمیکنیم و اگر هم مطرح کردیم قیمت ها را از زیاد به کم میگوییم! مثلا مشتری به ما مراجعه کرده و ما سه گزینه به او پیشنهاد داده ایم حالا ما اول قیمت اونی رو میگیم که بالاتره و همینطور تا برسه به پایین ترین قیمت! این یکی از مهمترین موارد در فروش بیشتر است چرا ما این کار را میکنیم این کار چه تاثیر مثبتی دارد؟ این کار باعث میشود که مشتری پیش فرض ذهنی اش بالا رود و بعد که ما قیمت های دیگر را مطرح کردیم مشتری برایش قیمت ها عجیب و غریب نباشد و راحتر با آن ارتباط برقرار کند در یکی از بنگاه های پر فروش آمریکا از یک تکنیک جالب برای افزایش فروششان استفاده میکنند آنها زمانی که میخواهند یک خانه را به مشتری نشان دهند اول آنها را به یک مکان خاص میبرند که دو ملک در آنجا موجود است این دو ملک یکی از افتضاح ترین ملک های ممکن است ملکی که در آن پر از سوسک و یک جورایی مخروبه است بعد از آن که این دو ملک را به مشتری نشان دادند به آنها ملکی که مورد نظرشان که مشتری بخرد را نشان میدهند این را اضافه کنم که دو ملک اول قیمت بسیار بالایی در عین حال که خرابه است دارند! بعد از آن مشتری فقط آن خانه را میبیند که هم قیمتش مناسب است هم بسیار بهتر از آن دو ملک به نظر میرسند و مشتری خیلی سریع اقدام به خرید آن ملک میکند
تکنیک سوم برای فروش بهتر
خب اما برسیم به تکنیک قانون جذبی برای فروش بهتر! قانون جذب را من هزار بار گفته ام که مهمتر از هر چیز دیگری است چیزی که برای این مقاله انتخاب کرده ام این است که ما چه قدر به تاثیر عوامل بیرونی در زندگی مان اعتقاد داریم؟ اطراف ما پر است از آدمهایی که همیشه توپشان در زمین بقیه نیستند من سعی میکنم یکی یکی برای شما از این موارد را بگویم اولین چیزی که ما فکر میکنیم در زندگی مان تاثیر دارد این است که اقتصاد کشور خراب است و نا چار ما هم تاثیر میگیریم سوال من این است که آیا کسی نبوده در همین شرایطی که اقتصاد خراب است تونسته به ثروت برسه؟ اونم از راه درست! تعداد بسیار زیادی هستند که تونستن در همین شرایط به ثروت های کلان برسند نمونه اش آقای بابک بختیاری! بهتون توصیه میکنم که حتما زندگی ایشان را مطالعه کنید ایشون کسی هستند که چند سال پیش میلیون ها تومن بدهکار بودن میلیون ها تومن زمانی که دلار هشتصد تومن بود شاید به پول الان میلیارد ها تومان بدهی داشتند! ولی اکنون تعداد بسیار زیادی شعب اغذیه و بستنی فروشی دارند ایشون شعبه آیس پکشون رکورد فرانچایز را در دنیا زدند! و اکنون هزاران برابر آن بدهی حساب بانکی ایشان است! ایشان در صحبت هایشان یکی از مواردی که مرتب به آن اشاره میکنند این است که ایشان حتی یک قرون وام هم نگرفتند با اینکه بارها به عنوان کارآفرین برتر انتخاب شدند و میتونستن به راحتی وام های کلان از بانک ها بگیرند آن هم با بهره بسیار کم! ایشان نمونه ای بودند که در همین شرایط بد اقتصادی تونستن به ثروت برسن! و واقعا هم الان زندگی دارند که در جنبه های مختلف زندگی تونستن موفق بشن! یکی دیگر از مواردی که خیلی ها باور دارند باید برای ثروتمند شدن باید حتما باید بهت یک ارث کلان برسه! شما بررسی کنید این همه میلیاردر دلاری در دنیا هستند که بدون ارث به ثروت رسیدن تقریبا نود هشت الی نود و نه درصد افرادی که به ثروت رسیده اند این است که ثروتمندان خود ساخته اند بدون ارث توانستن به ثروت برسن و این هنری است که باید هرکدام از ما داشته باشیم این باور بسیار باور مخربیه و همه ی ما باید در ذهنمان بارها بارها تکرار کنیم این است که من میتونم به راحت ترین شکل ممکن یک ثروتمند خود ساخته شوم
باور بعدی برای رسیدن به درآمد بیشتر
یکی از باورهایی که در ذهن خودم هم بسیار پر رنگ است که باید حتما در خانواده ی پولدار بزرگ شده باشی تا به ثروت برسی این باوری است که شاید بسیاری از افراد جامعه داشته باشند ولی راه این است که ما باید با خودمان مرتب تکرار کنیم که این همه ثروتمند بودند که از خانواده های بسیار فقیر به ثروت رسیدند نمونه اش آقای احد عظیم زاده یکی از افرادی هستند که از خانواده ی بسیار فقیر به ثروت رسیدن ایشان کسی بودند که سالها پیش در یک خانواده بسیار فقیر به دنیا آمدند وقتی به سن نوجوانی رسیدن نه پدر برایشان مانده نه مادر! هر دو فوت کردند ولی ایشان از همه ی این تضادها پل ساختند و به ثروت رسیدند اکنون به جایی رسیدند که متل قو ایشان در سلمان شهر آسانسور هایش از طلاست همین یک مورد کافی است که بفهمیم چه قدر شرایط ما بهتر از ایشان است چه قدر شکر گذار داشته هایمان هستیم؟ این فقط یک نمونه از افرادی بود که با فقر شدید به ثروت کلان رسیدند و اکنون یک خیریه بزرگ دارند و خودشان به بچه های یتیم کمک میکنند
از قانون جذب تا فروش بهتر
از موارد دیگری که به عنوان باور مخرب در ذهن ما هست این است که ما بارها شنیده ایم که برای ثروتمند شدن حتما باید سرمایه ی اولیه داشت و این چیزی است ما بار ها شنیده ایم من به اندازه ی مو های سرتان آدمهایی را میشناسم که میگویند که اگر من پول داشتم فلان کار را میکردم اول اینو بگم که اونی که نتونسه ده میلیون پول بسازه اگه ده میلیارد هم بهمون بدن باز هم همش را به باد میدیم یک فرد اگر اشتباه نکنم آمریکایی بود در لاتاری برنده شده بود به میلیون ها دلار ثروت رسیده بود ایشان بعد از گذشت دو سال به شغل سابقه اش که رفته گری بود برگشتند! یعنی حتی ذهنش نرسیده به اینکه بره با یه قسمتی از پولش چنتا دهنه مغازه بخره تا اجاره اش رو ماه به ماه بگیره جایگزین این باور این است که من بدون سرمایه ی اولیه از همین جایی که هستم میتونم به ثروت برسم
کلام آخر
بهتون پیشنهاد میکنم بقیه مقاله های فروشندگی را هم مطالعه کنید و تمرینی که برای این بخش برای شما دارم این است که درس اول محصول آموزش فروشندگی را به صورت رایگان قرار داده شده را ببنید منتظر خواندن نظرات شما هستم