شخصیت های معروف estj

شخصیت های معروف estj همان گونه که واضح است تعدادشان بسیار زیاد است ما سعی میکنیم در این مقاله فقط به سه مورد از این افراد اشاره کنیم یادمان باشد شناخت این شخصیتها فقط باید ما را به این باور برساند که اگر فلان فرد با همین تیپ شخصیتی توانسته به جایگاه بالایی برسد پس من هم میتوانم با من همراه باشید

اولین مورد از شخصیت های معروف estj

استیو بالمر (مدیر سابق ماکروسافت)

قطعا تشکیلاتی به وسعت ماکروسافت که برای استخدام یک کارمند هزار و یک جور شرط میگذارند باید مدیری داشته باشد که همه جوره تمام عیار باشد و این مسئولیت به استیو بالمر سپرده شده او کسی است که نشان میدهد که این تیپ شخصیتی تا چه اندازه میتواند موفق باشد

شخصیت های معروف estj

دومین مورد از شخصیت های معروف estj

هنری فورد (کار آفرین و موسس و مالک خودرو سازی فورد)

حتما اسم فورد را شنیده اید اگر مثل من عاشق ماشین هم باشید و در داخل کشور زندگی کنید شاید یکی دو باری فورد موستانگ را دیده باشید این خودرو سازی حاصل تلاش یک ESTJ است فردی که نشان داده که چه قدر این تیپ شخصیتی توانمند است و تا چه اندازه میتواند ثروتمند باشد یادتان باشد که هنری فورد فقط یک کشاورز بوده و از ته روستا و اوج فقر استارت زده است

شخصیت های معروف estj

سومین مورد از شخصیت های معروف estj

هیلاری کلینتون (نخست وزیر سابق آمریکا)

این فرد هم نشان میدهد که این تیپ شخصیتی ابعاد وسیعی دارد و از کارآفرینی تا سیاست همه را میتواند پوشش دهد

شخصیت های معروف estj

برونگرا ،حسی ،فکری ،داوری کننده

رضا تصویری از یک فرد موفق را روی دیوار اتاق کارش کوبیده است این ،هم موفقیت های گذشته او را نشان می دهد هم هدفی را که قصد دارد آن را پی بگیرد . او می خواهد کسی باشد که از سبک و شیوه مدیر آن تیم استفاده کند .(او نقاط قوت تیمش را می شناخت .او افرادش را به خوبی راهنمایی می کرد .بازیکنان هم به او احترام می گذاشتند .آن ها قهرمانان جعان بودند .من هم می خواهم به موقعیت آن ها برسم .)

رضا سی و هفت ساله رییس و مدیر عامل شرکت خصوصی مراقبت های بهداشتی است.موسسه آنها به کسانی که به مراکز درمانی آنها مراجعه می کنند خدمت می دهد و هم به کار بهداشت محیط کار می پردازد و در ضمن خدمات فیزیوتراپی ارایه می دهد .رضا به عنوان مدیر اول موسسه مسوول عملیات موثر شرکت در تمام سطوح است او عملیات روزانه اداره مرکزی وشش واحد تسهیلاتی دیگر را هماهنگ می کند .او به طور مستقیم و غیر مستقیم سرپرستی دویست نفر را برعهده دارد و بر کارهای بازاریابی و روابط عمومی شرکت و بخش های وابسته به آن نظارت می کند .او به هیئت مدیره موسسه گزارش می دهد و درضمن با گروه های دیگرری که خواهان برپایی مراکز مشابهی می باشند صحبت و رایزنی می کند .(من قدرت و اختیار را تفویض می کنم تا سایر کارکنان بتوانند در شرایط حداکثر توانمندی خود ظاهر شوند .)

بدون تردید رضا در جریان کارش آنچه را که از همه بیشتر دوست دارد کارکنان خود است .او به این افتخار می کند که هر دویست کارمندش را به اسم می شناسد و حتی از زندگیشان اطلاعاتی دارد .(دوست دارم با کارکنانم ،از پزشک ها گرفته تا مسوولین پذیرش رابطه دوستانه داشته باشم.مهم نیست که این اشخاص چه می کنند .همه آن ها برای کار شرکت مهم و مفیدهستند .اما وقتی همین همکاران به جای رعایت منافع شرکت منافع خودشان را در نظر می گیرند اسباب ناراحتی می شوند .این چیزی است که من ابدا دوست ندارم .اما خوشبختانه این اتفاق کمتر روی میدهد .)

رضا از اینکه از نتایج موجود شرکت استفاده کند و آنها را در کنار انرژی کار آفرینی اعضای کلیدی شرکت در کنارهم قرار دهد ،شادمان می شود و انرژی می گیرد .(من می توانم با واقعیت های کار موسسه ام روبرو شوم و آن ها را به نحواحسن به کار بگیرم )خش ناراحت کننده کار رضا مربوط به زمانی است که احساس تنهایی می کند واز دوستانش محروم می شود .(من نمی توانم با کارکنانم دوستی نزدیکی داشته باشم .اما در مواقعی تنها بودن دشوار است .)استرس های روزانه ،از عهده پرداخت مطالبات موسسه برآمدن و در شرایطی که متغییر های فراوانی در کار وجود دارند مسایلی از قبیل اینکه چند نفر به درمانگاه مراجعه خواهند کرد برای رضا پر استرس است . (نمی توانم این را کنترل کنم اما به هر صورت در برابر شمار مراجعه کنندگان مسولیت دارم و باید به هیئت مدیره جواب دهم .)

رضا دوره های آموزشی فیزیو تراپی را طی کرده است و او پس از ترک تحصیل از دانشگاه در یک بیمارستان به عنوان فیزیوتراپ شروع به کار کرد ،در حالی که در سال اول از کارش راضی بود ،کم کم حوصله اش از کاری که می کرد سر می رفت .او کارش را ترک کرد . اموال و تعلقاتش را فروخت و به اقصی نقاط کشور سفر کرد . یک ماه بعد به شهر خودش بازگشت .(ازهمه کسانی که می شناختم دور مانده بودم .)از بخت خوش دوباره توانست در همان بیمارستان قبلی کاری پیدا کند . با این تفاوت که در کار جدید برای انجام فیزیوتراپی به خانه اشخاص می رفت . او از این کار لذت می برد .اما دوباره به شرایطی رسید که از این کار خسته شد .علت ناراحتی اش این بود که روی دیگران تاثیری نداشت .کارش جنبه ی انفرادی و شخصی داشت .تا این که در یک روزنامه در یک آگهی استخدام خواند در یک بیمارستان بزرگ به یک سرپرست احتیاج دارند .او توانست این شغل را نصیب خود کند .(بسسیار عالی بود .رییس آ« بخش بعد ازدوسال کار قصد ترک بیمارستان را داشت و من توانستم شغل او را بگیرم .) کمی بعد رضا ارتقای درجه یافت و به سمت رییس خدمات بازسازی و احیای بیمارستان انتخاب شد .حالا او خدمات مدیریتی بیشتری را باید انجام می داد .بیمارستاند رضا تشویق کرد که برای اخذ مدرک فوق لیسانس در رشته مدیریت اداری به دانشگاه بازگردد و قبول کرد که بخشی از هزینه را هم بپردازد .در همین زمان بخش او رشد کرد و رضا به عنوان معاون بخش انتخاب شد و بر مسسولیت های وی اضافه شد .با آنکه رضا در کارش کاملا موفق بود بیمارستان با مشکلات مالی فراوان روبرو شد و در نتیجه عذر رضا را خواستند . در جریان جست و جوی کار بعدی رضا توانست در کنار خانواده اش قرار بگیرد و از این کار لذت ببرد . او با یک موسسه پژوهشی تماس گرفت و جواب گرفت که سمت مدیر عامل بخش بهداشتی آن موسسه خالی است . رضا بعد از پنج مصاحبه توانست به آن سمت منصوب شود .(من از این جهت این قبول کردم که ایده ال هایم را به واقعیت تبدیل کنم . )

بزرگترین نقطه قوت رضا این است که می تواند شرایط را ارزیابی کند و با استفاده از تمامی منابع موجود تصمیمات منطقی بگیرد . تصمیماتی که همیشه من برنده تو برنده را لحاظ می کند . او در انگیزه دادن به کارکنان بسیار موفق عمل می کند . با این حال مهم ترین مکتن ها برای رضا خانه اوست . رضا خانه اش را محیط امن ارزیابی می کند .رضا ازدواج کرده و دارای چهار فرزند پسر است .خانواده رضا برای او اولویت اوال است .

(ما یک واحد متحد هستیم و همه افراد خانواده احساس شادمانی می کنند در خانه احساسی از ایمنی و امنیت خاطر وجود دارد .شغل من البته مهم است اما به لحاظ اهمیت بعد از خانواده ام قرار می گیرد .)

این اولویت برای رضا هرگز تغییر نکرده است .

رضا با ده سال گذشته اش تغییر کرده است .او حالا رفتار دیگران را بهتر درک می کند و به دنیا وامور آن علاقه مند تر شده است . او می خواهد تاثیر گذار باشد .(من حالا با مقایسه ده سال قبل انسان تر شده ام دلیل اصلی اش همسر من است هرچند تجربیات زندگی هم در این میانه نقشی بازی کرده است .درباره خودم علم و اطلاع بیشتری کسب کرده ام با خودم و توانمندی هایم راحت تر شده ام می توانم احساساتم را با دیگران درمیان بگذارم سعی می کنم کارهای خوب انجام بدهم .)

موفقیت رضا تاحدی بستگی به سبک و طرزی دارد که به هنگام مصاحبه استخدامی برای شغلی که فعلا مصدر آن است برگزید.

چرا این شغل مناسب رضا است ؟

رضا از طریق کارش بسیاری از ویژگی های SJ ها را به نمایش می گذارد .اخلاق کاری قدرتمند او نیازش به خدمت کردن و میل به قبول مسوولیت های هرچه بیشتر به او کمک کرده است تا در کارش موفق باشد .او سازمانی به وجود آورده است که در آن همه وظایف خود آشنا هستند .او سعی می کند همه کارکنان شرکت را برای کمک به رسیدن شرکت به هدف هایش یاری کند .اما اولویت اول او امنیت خاطر و ایمنی خانواده اش می باشد که این نیز از ویژگی های قدرتمند SJ ها است .

کلام آخر

به شما توصیه میکنم حتما درس اول محصول آموزش شخصیت شناسی را که به صورت رایگان روی سایت قرار گرفته است را ببینید و همچین مشتاقانه نظرات شما را در بخش نظرات میخوانم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست