ارزش های زندگی

ارزش های زندگی ،همه ی ما در زندگی ارزش هایی داریم ولی همه ارزش های برای همه یکسان نیست با من تا پایان این مقاله همراه باشید تا مفهوم ارزش ها بیشتر آشنا باشیم.

ارزش های زندگی و ساختار ارزش ها:

ما از کودکی آموخته ایم ،برای احساس های گوناگون نام های متفاوتی بگذاریم و آنها را درجه بندی کنیم .برخی برای مان بسیار مهم اند و بعضی کمتر اهمیت دارند.تین درجه بندی ارزش های ما را در زندگی میسازد.برخی از احساس ها برای اغلب مردم لذت بخش اند ،اما ارزش آنها برای همه یکسان نیست و به همین دلیل است که زندگی افراد با یکدیگر تفاوت دارد .می توان از این تفاوت ها برای جهت بخشیدن به زندگی استفاده نمود آنچه بیشتر باری مان ارزش داشته باشد بیشتر درباره ی آن فکر خواهیم کرد.در واقع ارزش های ما بیشتری حجم تفکرات مارا به خود اختصاص می دهند.خاندید که ذهن ما دارای صافی است و هرچه به مغز می رسد باید از این صافی بگذرد.بخش زیادی از محیط پیرامون و برداشت های مان از زندگی هنگام گذشتن از این صافی حذف می شوند.شکل این صافی را ارزش هایی که بدان معتقدیم تعیین می کند.به عبارت دیگر ،به چیزی توجه خواهمی کرد که برایمان ارزشمند باشد و باقی را نمی بینم ،یا دست کم کمتر بدان ها توجه م یکنیم ارزش های ما هستند که به ما می گویند لذت چیست و چه رفتارهایی موجب خوشحالی و لذت می شود،و اگر واقعا معتقد باشیم حالت و یا رفتاری نارحت کننده است ،به هر قیمتی از آن اجتناب خواهیم کرد .پس آنچه به زندگی ما ج هت می بخشد پیش از هرچیز ارزش هایی هستند که آن ها را مطلقا ناراحت کننده و یا لذت بخش می دانیم ،و همچنین مقدار اهمیتی است برای هرکدام از این ارزش ها قئلیم .ارزش هایی چون عشق ،زیبایی،قدرت ،موفقیت،ماجراجویی،خوشحالی یا احساس امنیت ،ارزش هایی هستند که ما را به طرف خود می کشند و ما سعی می کنیم در زندگی فقط در جهت به دست آوردن آنها حرکت کنیم ،اما شکل تلاش ما بستگی بع این خواهد داشت که کدام یک از این ارزش ها برای مان بیشتر اهمیت داشته باشد.در واقع در مغز هرکدام از ما ارزش هایی که بدان معتقدیم درجه بندی شده اند در بایگانی مغز شما چه ارزشی در بالاترین درجه قرار گرفته است؟آزادی ،قدرت،ماجراجویی،هیجان،یا احساس امنیت ؟احساس امنیت برای هرکسی خوشایند است ،اما کسی که ماجراجویی در صدر فهرست ارزش های او قرار دارد،احتمالا احساس امنیت برای او کمتر واجد اهمیت است.بنابراین رفتارهای چنین شخصی محتاطانه نخواهد بود.اگر چنین فردی را خوب بشناسید مسلما در دعوت از وی برای پرش از هواپیما و سقوط آزاد تردید نخواهید کرد،زیرا می دانید ماجراجویی برای او،بهترین راه جهت بدست آوردن لذت است .اما اگر در میان دوستان شما کسی باشد که احساس امنیت برای او بیشتر از هر ارزش دیگری اهمیت داشته باشد ،او مسلما دعوت شما را برای این ورزش نخواهد پذیرفت چون مهم ترین ارزش او در زندگی اجتناب از هرچیزی است که به او احساس عدم امنیت می بخشد و ماجراجویی برای چنین فردی حائز اهمیت نیست.این حقیقت در مورد مقولات ناراحت کننده نیز صادق است.مسلما جهت زندگی شما در مسیری است که از تمام مقوله های منفی اجتناب کنید،اما این ارزش ها نیز چون ارزش های لذت بخش زندگی اهمیت یکسانی برای شما ندارند.شما از کدام یک حالت های منفی بیشتر دوری می جویید؟اضطراب ،عصبانیت،عدم سلامت جسمی ،افسردگی یا خجالت؟قرار نگرفتن در کدام یک از این حالات برایتان مهم تر است؟مسلما این احساس های ناگوار نیز در مغزتان درجه بندی شده اند و در زندگی از هر خجالتی که به اعتقاد شما تحمل ناپذیر تر باشد،بیشتر اجتناب می کنید.

جدول درجه بندی ارزش های زندگی هر فرد:

اگر شما جدول درجه بندی ارزش های هر فرد را بشناسید می توانید میر کلی زندگی او را براحتی تشخیص دهید.مثلا اگر کسی را بشناسید که می دانید مهم ترین ارزش زندگی اش آزادی است ،می توانید احتمال دهید که بدترین احساس برای او از دست دادن آزادی اش خواهد بود.او به هیچ قیمتی حاضر نیست استقلال خود را به کسسی بفروشد.احتمالا برای این فرد ارزش وابستگی عاطفی به دیگران در پایین فهرست درجه بندی ارزش های اش قرار گرفته است و تنها در صورتی که مجبور باشد ،به دیگران وابسته خواهد شد.

در مورد کسی که اولین ارزش در زندگی برای او احساس امنیت است چگونه فکر می کنید؟آیا او در زندگی حاضر است دل به دریا بزند؟مسلما خیر،ماجراجویی برای او در در چه اهمیتی بسیار پایین تر قرار گرفته است.اما اگر همین فرد به این نتیجه برسد که باید جایگاه ارزش های خود را تغییر دهد چه خواهد شد؟احساس امنیت درصدر فهرست بود.آن را پایین می آوریم و ماجراجویی را در بالترین درجه قرار می دهیم .آیا این تغییر ،شخصیت این فرد را دگرگون می کند؟مسلما.زیرا این امر دقیقا اولویت های زندگی او تغییر خواهد داد.نحوه ی نگرش او به زندگی را عوض خواهد کرد و او بر اساس جدول رده بندی جدیدش فعالیت های جسمی،رفتار ها و سرنوشت را ارزیابی می کند.

ارزش های زندگی

شما باید خوب فکر کنید و دریابید آیا هدف تان و ارزش های مهم زندگی تان هر دو همسو عمل می کنند یا نه.اگر جهت این دو یکسان نباشد باید بدانید که هیچ گاه موفق نخواهید شد.افرادی که ارزش هایشان در خدمت رسیدن به هدفشان نیست،در ابتدای راه موفقیت جا می زنند و در همان جا متوقف می شوند.

گاهی نیز عدم موفقیت افراد به این دلیل است که همزمان دارای دو ساختار ارزشی متفاوت هستند .این افراد همواره در تضاد و کشمکش با خویشتن به سر میبرند و برایشان نیرویی جهت پیش بردن اهدافشان باقی نمی ماند.

نحوه ی به کار گرفتن ارزش های زندگی:

در این مبحث می خواهم نحوه ی به کار گرفتن ارزش ها در جهت رسیدن به اهدافتان را به شما بیاموزیم.

در قدم اول باید ارزش هایی را بدانها معتقدید خوب بشناسید ،اما ما چگونه به وجود این ارزش ها در خود پی می بریم؟خوب،لازم است از خود سوال کنید.یک سوال ساده که پاسخ آن برای افرادی با ارزش های گوناگون متفاوت خواهد بود.همین الان از خود بپرسید چه چیزی برای من بسیار مهم است؟کمی مکث کنید و خواندن مقاله را متوقف کنید وخوب فکر کنید سپس فهرستی از ارش هایی که در زندگی بسیار به آنها اهمیت می دهید تهیه نمایید.کمک به دیگران،خوشحالی ،رشد معنوی ،همکاری،با نشاط و سالم بودن،قدرت،عشق،و…. تمام این ارزش ها انسان را در مسیر زندگی به پیش می برند.ممکن است در فهرستی که نوشته اید کلماتی چون خانواده ،پول،یا اتومبیل وجود داشته باشد باید بدانید چیزهایی مانند خانواده یا پول ارزش محسوب نمی شوند بلکه آنها ابزار های رسیدن به ارزش هستند .شما خانواده را فقط برای اینکه همسر یا فرزند داشته باشید نمی خواهید بلکه آنچه آرزوی شماست ارزش هایی است که تصور می کنید با داشتن خانواده به آنها دست خواهید یافت.ارزش هایی مانند عشق ،احساس امنیت یا رابطه معنوی .شاید اگر خوب فکر کنید ،برای شما خانواده به معنای دست یافتن به ارزش هایی جز آنچه من نام بردم نیز باشد ولی به هرحال خانواده وسیله ای است برای رسیدن به هدف.

در قدم بعدی مشخص کنید از چه حالت ها و احساس هایی اجتناب می کنید و فهرستی از این ضد ارزش ها تهیه نمایید.این کار از اهمیت ویژه ای برخوردار است .زیرا مغز بیشتر در پی اجتناب از درد و نارحتی است تا به دست آوردن خوشی .پس بهتر است احساس هایی را به که به نظرتان درد و ناراحتی در بردارد مشخص کنید.با این کار متوجه خواهید شد چه ضد ارزش هایی وجود دارد که در شما بروز احساسی ناخوشایند می شود اما شما تقریبا هیچ کاری برای اجتناب از آن نمی کنید.بنابراین از خود بپرسید چه احساس هایی هستند که از آنها متنفرم و دیگر نمی خواهم هیچ گاه طعم انها را بچشم ؟اضطراب،عصبانیت،ناراحتی ،افسردگی ،خجالت هر کدام که به ذهنتان می رسد یاد داشت کنید سپس به ترتیب اهمیتی که برای شما دارند آن هارا شماره بندی کنید.

کلام آخر:

به شما پیشنهاد می کنم درس اول محصول آموزش شخصیت شناسی را که به صورت رایگان روی سایت قرار گرفته است را دانلود کرده و ببینید. نظرات خود را بما در بخش نظرات سایت به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست