منطقی بودن چیست؟

در این مقاله در مورد منطقی بودن صحبت میکنیم

ابتدا یک دید کلی از این قسمت از شخصیت شناسی به شما میدهیم

و بعد از آن به تفسیل باز هم در غالب یک داستان برای شما منطقی بودن شرح داده میشود.

 

سومین جنبه از چهار جنبه شخصیت شناسی بر میگردد به شیوه تصمیم گیری.

افراد دو دسته هستند یا منطقی یا احساسی.

افراد منطقی معمولا با سبک سنگین کردن یک موقعیت تصمیم میگییرند.

افراد احساسی تصمیم شان وابسته به این است که به یک موقعیت چه احساسی دارند.

منظور از تصمیم گیری احساسی این نیست که بدون فکر تصمیم میگیرند

بلکه افراد احساسی به صورت نا خود آگاه بر اساس ارزشهای شخصی خود تصمیم میگیرند.

 

  • اخراج کارمند

دو نفر از اعضای هیئت مدیره یک کارخانه مواد غذایی وظیفه دارند

به این سوال پاسخ دهند که کارمندی را از شرکت اخراج کنند یا خیر؟

یکی از اعضا که از قضا احساسی است شرایط را اینطور بیان میکند:

این شخص به کارخانه ما خدمات زیادی ارائه کرده و سالهاست برای ما کار میکند.

ما باید برای کارمندان وفادار خود ارزش قائل باشیم

و او را با توجه به شرایط بدی که دارد سر کارش نگه داریم. ما نباید او را اخراج کنیم.

sds

نفر دوم از اعضای هیئت مدیره یک فرد منطقی است

او میگوید درست است که این شخص برای کارخانه ما زحمت زیادی کشیده است

اما اکنون او برای کسب و کار ما فقط زیان دارد.

سرمایه کارخانه باید به درستی خرج شود.

او با سابقه ای که در کارخانه ی ما پیدا کرده میتواند

برای خودش کاری دست و پا کند.

ما هم اگر کمکی از دستمان بر میاید برایش انجام میدهیم

اما به هر حال او باید اخراج شود.

اکنون با هم دو شخص را بررسی میکنیم

که یکی احساسی و دیگر منطقی است.

توجه کنید که شما به کدام یک نزدیکتر هستید ن الزما شبیه آن

 

  • منطقی

از آشپزخانه رستوران دودی می آید.

آتش سوزی در قسمتی از آشپزخانه رستوارن اتفاق افتاده است.

خدمه رستوران سریعا اقدام میکند

و با کپسول آتش نشانی شلنگ یکی از اجاق گازها را که آتش گرفته را خاموش میکنند.

مریم از این موضوع به شدت ناراحت است.

 

او سرآشپز این رستوران است مریم یک فرد به شدت منطقی است.

۴۵ سال سن دارد و مادر یک فرزند است. تحصیلات او دیپلم است.

و به شدت علاقه مند به آشپزی است. هنگامی که مریم در شرایط تصمیم گیری قرار میگیرد

سعی میکند مسائل شخصی را از تصمیمش جدا کند.

با سبک و سنگین کردن آن موقعیت سرانجام تصمیم میگیرد.

گاهی انقدر منطقی رفتار میکند که شاید عده ای او را سرد و نچسب ببینند.

 

او برای منطق عدالت و انصاف ارزش زیادی قائل است.

او سخت و محکم است و کمتر همدلانه ظاهر میشود.

در نظر او احساسات زمانی خوب است که با منطق همراه باشد.

هرچند او برای تک فرزندش به شدت همدلانه رفتار میکند اما این رفتار او صرفا برای عزیزانش است.

 

مدیر رستوران معتقد است که بدون این رستوران به این جایگاه نمیرسید

و مریم را ستون های موفقیت رستوران میداند. مدیر رستوران در مورد مریم میگوید:

او منطقی و تحلیلگر است. معمولا با تحلیل شرایط موجود تصمیم میگیرد.

برایش صداقت بسیار مهم است. همیشه حقیقت را میگوید

حتی اگر دیگران از این موضوع ناراحت شوند.

او از اینکه استانداردهای بالای برای رستوران در نظر گرفته ایم خوشحال است.

 

مریم هنوز هم در شوک آتش گرفتن شلنگ یکی از اجاق گازهاست.

روی صندلی نشیته کل افرادی که در آشپزخانه کار میکنند دور او ایستاده اند.

هیچ کس هیچ حرفی نمیزند. همه با دستهای جمع و سر پایین ایستاده اند. نگاه مریم به زمین است.

 

تا کنون چنین اتفاقی در رستوران هایی که او سر آشپزش بوده اتفاق نیوفتاده است.

حتی رستورانهای کوچکی که در اوایل کارش در آن فعالیت میکرده

چه برسد به این رستوران بزرگ آن هم در شاندیز مشهد. هنوز هیچکس صحبت نمیکند

 

تا  اینکه یکی از آشپزهای خانم یک قدم با تردید به جلو تر می آید

و با صدای بریده بریده میگوید: تقصیر من بود که این اتفاق افتاد.

من صبح دیدم که شلنگ این اجاق گاز شل است.

اما به دلیل اینکه خیلی کار روی سرم ریخته بود مجبور شدم

آن را نادیده بگیرم. مریم که به شدت عصبانی است ‌از روی صندلی برمیخیزد

و به سمت او میرود، فریاد زنان به او میگوید اگر اینجا آتش میگرفت

و تمام کارکنانش میمردند بازهم همین حرف را میخاستی بزنی؟

میفهمی با این سهل انگاریت چه کار کردی؟ تو اخراجی همین حالا برو از اینجا بیرون.

همین حالا!

 

۳ دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست