نحوه فروش کاشی و سرامیک

نحوه فروش کاشی و سرامیک یکی از مواردی است که اگر مد نظرمون باشه خیلی میتونه کمک کنه برای فروش بیشتر کاش و سرامیک! بهتون پیشنهاد میکنم که تا پایان این مقاله با من همراه باشید

این ویدیو را در آپارات ببنید

اولین مورد در نحوه فروش کاشی و سرامیک

اگر خیلی ساده بخواهم بگویم ما به عنوان فروشنده باید استاد قطعی کردن فروش باشیم یعنی استاد این باشیم که فروش رو ببندیم یعنی چی؟ یعنی اینکه من فروشنده های کاشی و سرامیک زیادی دیدم یه تایمی رو کلا آف کردم و سراغ این فروشنده ها رفتم یکی از مواردی که توی این دوستان تا یه حدی بهشون ضربه میزد این بودش که متاسفانه بلد نبودن که آخر کار فروش رو چه جوری ببندم مثلا کلی واست توضیح میده بعد ساکت میشه و دیگه ام حرف نمیزنه تا ببینه تو چی میگی! این حرف نزدن تا یه حدی خوبی به شرطی که به موقع باشه پایین تر میگم موقعش کیه! چیزی که از اون مهمتر اینکه خب تکنیک سکوت را رعایت کردی درست بعدش نباید درخواست خرید بدی؟ نباید بگی کدوم مورد پسندتون قرار گرفت؟ اصن بلدیم چه جوری فروش رو ببندیم؟ بیاین یکم باهم تمرین کنیم یه سری جملاتی که میتونیم به موقعی که مشتری وقت تصمیم گیری شه رو باهم یاد بگیریم چنناشو من میگم بعدی هاش با شماست مثلا کدوم رو واستون فاکتور کنم؟ این فاکتور کردن یکی از بهترین مواردی که شما میتونید استفاده کنید یا مثلا این طرح ها واستون بذارم یا اون یکی رو؟ حالا مشتری اصن نگفته من میخام اینو بخرما ولی این هنر ماست که توی عمل انجام شده میذاریمش یا مورد دیگه اینکه من کجا سرامیک ها رو تحویل بدم؟ خودتون میبرین یا واستون بفرستم؟ باز اینجام هنوز مشتری تصمیم نگرفته ما میذاریمش توی عمل انجام شده و چندین مورد دیگه! من به اندازه ی کافی گفتم حالا نوبت شماست تمرین این مقاله اینه: پنج مورد را مشابه اون چیزهایی که من واستون گفتم بنویسید که توش میتونید فروش رو قطعی کنید

دومین مورد در نحوه فروش کاشی و سرامیک

کجا باید ساکت بشیم؟ اینو خیلی سریع بگم بریم سراغ قانون جذب! یه جایی هست که هنر میخاد تشخیص دادنش! توی این موقعیت ما باید کاملا ساکت بشیم و بذاریم مشتری غرق توی خودش بشه یه سری نشونه ها داره که من واستون ریز ریز میگم

دست زدن به چانه و رفتن توی فکر: معمولا زمانی اینجوری میشه که مشتری رفته توی فکر و داره تجزیه تحلیل میکنه باید ما فورا ساکت بشیم هر گونه حرف زدن من ما فقط میشه راه رفتن روی اعصاب مشتری فقط حواسمون باشه تا برگشت به حالت عادی فوری باید درخواست خرید بدیم و ازش بخوایم که بخره سریع!

برسیم به اصل داستان

اما از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است! توی این مقاله میخوام بیشتر توکل رو واستون باز کنم توکل به خدا یکی از هنرهایی که اگه داشته باشیم میتونیم حسابی از بقیه جلو بیوفتیم!‌اینو بگم که من آدم اونجور مذهبی نیستم اگر باشم هیچ وقت تا زمانی که کاربرد نداشته باشه و خودم ازش نتیجه نگرفته باشم نمیارم اینجا بگم اون چیزی که میگم نتیجه ی خالصه راهی که جز اون راهی نیست همه ی اون تکنیک های یه پایه ای میخاد که اون تکنیکها روش سوار بشه و اون همین قانون جذب! خیلی وقتها شاید خیلی مسخره کنند ولی بهتون میگم که منم مسخره میکردم تا دیدم واقعا راهی جز این نیست! اما اگر بخام از توکل بگم گاهی وقتا میشه که یه موقعیتی هست ما نمیدونیم اونطرفش چی میشه هیچ اطلاعی نداریم! نمیدونیم واسمون خوب میشه یا بد! اینجور موقع هاست که توکل حسابی جوابه! توکل یعنی خدایا من میرم تو دلش بقیه اش با تو! من یه اقدام عملی انجام میدم بقیه اش دیگه دست تو ا ! من یه بنده ام ولی میدونم که اگه این راه الان جلو پای من قرار گرفته وظیفمه که برم باید با احساس خوبم برم وگرنه نتیجه ای نداره! فکر کنید یه پروژه ای هست که نزدیک مسیر رفت و آمد شماست شما هروز میبنیدش هر بارم میگید که برم بهشون بگم که کاشی و سرامیک نمیخاین ولی پیش خودتون میگید که اگه گفت نه چی؟ خیلی وقتها اوضاع بدتر از این حرفاس! ما دم یه مسیری ایستادیم ولی نمیریم سراغش چون میگیم منو چه به این چیزا! اون کجا من کجا؟ این سوالات چرندا از خودمون میپرسیم فارق از اینکه اگه من توکل داشته باشم اگه من سر سوزن ایمان داشته باشم میرم توی دل کار میگم هرچی بادا باد توکل من به خداست توکل من به اونی که این مسیرو جلو پام گذاشته شایدم نشه ولی حداقل من وظیفمو پیش اونی که این راه رو جلو پام گذاشته انجام دادم

این از اون چیزهایی که خیلی باید روش ریز بشیم مورد دیگه ای که پیش اومدا دوس دارم در موردش صحبت کنم اینکه چه سوالهایی از خودمون توی طول میپرسم؟ بذارین اول یکم این موضوع رو واستون باز کنم ما به عنوان یه انسان در طول روز هزاران سوال توی ناخود آگاه مون مطرح میشه و بهش جواب میدیم بعضی هاشو ما میفهمیم بعضی هاشم نه! مثلا ما میخوایم بریم دم مغازه سوپری سر کوچه یکمی پنیر بخریم اولین چیزی که پرسیده میشه توی ذهنمون اینکه از کجا بریم بخرم؟ شما میگید که از سوپری اصغر آقا سر کوچه دوباره سوال میشه با چی برم تا اونجا؟ شما میگید پیاده و همینطور هزار سوال تا منجر به اقدام بشه این مکانیزیم مغزه! ولی اینا رو گفتم که برسیم به اینکه بعضی سوالا ما رو به معنی واقعی کلمه له میکنه لهاا! مثلا چی؟ مثلا با این قیمت دلار چه بلایی سر ما میاد؟ این سوال یکی از سوالات پایه ای ۹۵ درصد ایرانی هاست چرا ۹۵ درصد؟ چون ما توی کشورمون ۹۵ درصد فقیرن بقیه ثروتمند! پنج درصد هستن که اونها پیشرو ان اونا کسایی هستند که میگن ایول دلار داره میره بالا چه جوری میتونم ازش پول بیشتری در بیارم؟ مییبیند؟ سوالات زمین تا آسمون فرق داره! خداییش حق اونا نیست ثروتمند باشن؟ اونا که اونقدر حرفه ای ذهنشون رو کنترل میکنند اصن خدایی که ما رو آفریده ما رو یه انسان با فکر آفریده وگرنه فرق ما با حیوون ها چی بود؟ بذارین خوشگل ترش کنم یه خدایی داریم که تواناییش بی نهایته! که ته ته قادر بودنه! هر کاری بخواد بکنه درجا انجام میده! حالا یه انسان آفریده گفته اشرف مخلوقات من اینه! حالا اینجوری نگاه کن که این خدایی که ما رو آفریده فقط ما رو واسه این جسم که میگه اشرف مخلوقات؟ چی جز توانایی فکری ما میتونه ما رو اشرف مخلوقات کنه! حالا این توانایی فکری اگه توی جهت درست استفاده بشه حسابی واسمون میترکونه! پس سوالات خوب توی طول روز از خودت بپرس

توی مقاله انحوه فروش کاشی و سرامیک چی گفتیم؟

اول در مورد قطعی کردن فروش گفتیم بعدش اومدیم در مورد اون ساکت شدنه گفتیم و بعدش رسیدیم به مبحث توکل و تهشم رسیدیم به سوالات ذهنی درست! اگه جای شما بودم این مقاله رو پرینت میگرفتم میچسبوندم به دیوار اتاقم تا همیشه نگاهم بهش بیوفته همیشه نگاش کنمو بهش عمل کنم

آخر کلام:

بهتون توصیه میکنم که حتما درس اول محصول آموزش فروشندگی لوازم آرایشی و بهداشتی که به صورت رایگان روی سایت قرار داده شده است را ببینید مطمئنا خیلی میتونه کمکتون کنه منتظر شنیدن نظراتون هستم خبرهای موفقیت تون رو با من به اشتراک بگذارید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست