فروشنده موفق کاشی سرامیک چطور رفتاری داشته باشد یکی از سوالاتی بود که خیلی از فروشندگان کاشی و سرامیک داشتند من هم چون میدونستم نیازه که در موردش صحبت بشه گفتم یه مقاله مفصل در این باره بنویسم با من همراه باشید بهتون پیشنهاد میکنم حتما اگه مقاله های قبلی کاشی و سرامیک را نخوندید اول یه سری به اونها بزنین و بعد سراغ این یکی بیاین برای دیدن این مقاله اینجا کلیک کنید
اولین جواب به: فروشنده موفق کاشی سرامیک چطور رفتاری داشته باشد
من با تعداد زیادی از فروشنده های کاشی و سرامیک صحبت کردم خودم به عنوان مشتری سراغشون رفتم ( میتونید فایل صوتی گفت گو من با این فروشنده ها را رایگان دانلود کنید برای دانلود این فایل ها اینجا کلیک کنید) و فهمیدم این صنعت به نسبت بقیه صنعت ها کمتر رو به تکنیک های فروش آوردند و این هم یه فرصته و هم یه تهدید! چرا فرصت؟ چون اگه ما بیایم زودتر از رقبامون مباحث تخصصی فروشندگی کاشی و سرامیک را یاد بگیریم خیلی سریع تر از اونها پیشرفت میگنیم و خیلی راحتتر موفق میشیم چون راه حسابی بازه و رقبا اصلا به قول معروف توی باغ نیستن! ولی تهدیده چون زمانی که یه صنعت از بقیه صنعت ها توی این آموزشها عقب میمونه معمولا باعث میشه که یهو یه هجومی بیارن توی یه تایم خاص حالا کی اون زمان اتفاق بیوفته خدا داند! ولی خیلی ساده میشه اینو دید که توی این کسب و کار که قیمتها تقریبا ثابته کیفیت ها باز هم ثابته طبیعتا اونی که اصول فروش را بلد باشه خیلی زود بازی رو میبره امیدوارم شما بازنده نباشید
جواب اول به: فروشنده موفق کاشی سرامیک چطور رفتاری داشته باشد
اگه بخوام کل ذهنیت اولیه شما رو شکل بدم بهتون میگم که شما زمانی میتونید یه فروشنده ی حرفه ای کاشی و سرامیک بشید که به دل مشتری های بیشتری بشینید حالا این به دل نشستنه میتونه حرف زدن شما باشه میتونه پوشش شما باشه میتونه دکور مغازه تون باشه برای خودتون آنالیز کنید مخاطب های شما بیشتر چه کسایی هستند؟ اصلا این تمرینه همین الان انجامش بده بنویس ده مورد از کسایی که مخاطب شما هستند مثلا مهندسهای عمران مهندسهای معماری بنا پیمانکار ها بساز بفروش ها و…
بعد که نوشتی ( تا ننوشتی ادامه ی مقاله رو نخون) بگو من چه پوششی داشته باشم تا بیشتر شبیه مخاطب بشم؟ پوشش منظورم همون لباس و کفشه ! چیزی که حداقل توی دید من هستش بر اساس تجربیات که داشتم معمولا افرادی که توی این زمینه فعالیت میکنند خیلی ساده پوشن و به قول خودشون لباس کار میپوشن برای اینکه اگه خاکی ام شد مشکلی نباشه یه فروشنده زرنگ اولین کاری که میکنه خودشو شبیه اونا میکنه یعنی دقیقا مثل اونایی که بیشتر بهش مراجعه میکنند مثلا یه شلوار جین ساده با یه پیراهن ساده راه راه! دقیقشو نه میتونم بهتون بگم نه میگم چون این مقاله رو سر تا سر کشور میبینن و این عزیزان از اقلیم به اقیلم تفاوت پوشش محسوس دارند ولی در کل جواب اول اینکه باید به دل مشتری بشینی و اولین چیزی ام که باید درست کنی لباس و کفشه!
دومین جواب به: فروشنده موفق کاشی سرامیک چطور رفتاری داشته باشد
باز هم برمیگردیم به همون به دل مشتری نشستن! بذارید یکم بیشتر با منبع اطلاعاتی براتون توضیح بدم توی دنیا همینطور که میدونید با اصلی داریم به نام اصل nlp ! این اصل اصلی هستش که سیستم برنامه ریزی ذهن رو آنالیز میکنه و بر اساس اون یه سری اصول را ارائه میکنه! تونی رابینز کسی است که سالها توی این حوزه فعالیت کرده و حسابی روش متمرکز شده و نتیجه ی تحقیقاتشم توی کتابهاش خیلی شفاف آورده یکی از مهمترین این اصلها اینجور مطرح میشه:
اگر من شبیه شما باشم شما تمایل دارید با من به توافق برسید!
بر همین اساس که میگم ما باید بیشتر شباهت رو با مشتری در پوشش داشته باشیم این تا اینجای کار! بعد از اون آقای برایان تریسی یه جمله معروفی دارند که من حداقل روزی یک بار اونو میگم!
افراد احساسی خرید میکنند و منطقی توجیح میکنند
برایان تریسی
این همان مصداقی است که میگویم شما باید به دل مشتری بشینید تا آن مشتری برای شما به یک مشتری ثابت تبدیل شود ولی اگر بخواهم دومین پاسخ را به شما بگویم با قدرت میگویم که شما باید همیشه برای مشتری نقش یک مشاور را بازی کنید تا یک فروشنده! یعنی چی؟ فرض کنید مشتری به شما مراجعه کرده شما این بار بر خلاف دفه های قبل مشتری را یک دوست چندین سال خودتان فرض میکنید شروع کنید به صحبت کردن با او! اگر دوست تان بود و اکنون در حال ساخت و ساز بود و الان برای خرید مثلا سرامیک کف منزل نوسازش به شما مراجه کرده بود شما چه جوری با او صحبت میکردید؟ اگر من بودم و کمی هم معرفت داشتم اولین چیزی که بهش میگفتم این بود که حواست باشه به این چاله ها نیوفتی! حواست باشه مثلا سرامیک خاک سرخ داره خاک سفیدم داره تفاوتش تو سیلیسشه! اون خاک سرخ آبو بیشتر به خودش جذب میکنه حواست باشه حتما خاک سفید بگیری تفاوت درجه یک با درجه دو این و هزاران مورد دیگه شما بهتر از من بلدین ولی تهش میخوام اینو بگم صادقانه باهاش حرف میزدید به جای اینکه به فکر سود بیشتر باشید اولویتون این بود که اول یه رفیق با معرفت باشید و این همون چیزی که ما به عنوان یه فروشنده حرفه ای کاشی و سرامیک به اون نیاز داریم رفیق با معرفت باش! به جای اینکه به فکر پول توی جیبت باشی اول اون رفیق با معرفته باش بعد میبینی که هم مشتری ازت خوب میخره هم تو رو به بقیه معرفی میکنه و از همه ی اینا گذشته مشتری ثابتتم میشه! تا اخر عمر میاد سراغ خودت! پس یادت نره جواب دوم به سوال اینکه واسه همه مشتری ها رفیق با معرفت باش!
جواب سوم
همه ی ما یاد گرفتیم بگیم که رزق و روزی رسون خداست! ولی متاسفانه فقط یاد گرفتیم بگیم نه عمل کنیم! اگه یکم به این جمله اعتقاد داشته باشیم دیگه به هر مشتری رو نمیزنیم دیگه به خاطر دو قرون خودمونو کوچیک نمیکنیم به خاطر پول دروغ نمیگیم ولی اینا نیاز داره به کار کردن روی خودمون واقعا هنر میخاد که طبق این اصول رفتار کردن ولی خیلی ساده بگم که من به عنوان کسی که سالهای سال توی بازاریابی بوده بعد از کلی زور زدن فهمیدم که تا زمانی که اعتقاد نداشته باشی به فراوانی خدا به فضل خدا تا زمانی که دنبال الگو هایی نباشی که توی با شرایط بدتر از تو خدا به کارشون برکت داده و تونستن مولتی میلیاردر بشن نمیتونی پیشرفت کنی! اینا رو زمان برد تا یاد گرفتم این راه ها رو برم و اینا رو یاد بگیرم یاد گرفتن مهم نیست همه ی ما میدونیم که درغگو دشمن خداست ولی کیه که عمل کنه؟ وقتی که اعتقاد داشته باشیم رزق و روزی دست خداست قطعا صبح که میریم دم مغازه دلمون روشنه اگه تا شب مشتری نیومد نمیگیم که ای وای حالا تو خرج خونمون میمونم حالا اجاره مغازه رو از کجا بیارم؟ و هزاران چرا مزخرف دیگه ! اینا رو نمیگیم اگه دلمون روشن باشه اون زمان که ما میتونیم روز به روز پیشرفت کنیم به این چیزایی که گفتم فکر کنین اینا حرفهایی که باید با گوش دل شنید
آخر کلام
بهتون توصیه میکنم اگه درس اول محصول آموزش فروشندگی کاشی و سرامیک را ندید حتما ببینید رایگان مفت و مجانی در اختیارته! گوش دادنش ضرر نداره که ! اگه میخوای اون قسمت رو ببینی اینجا کلیک کن! منتظر شنیدن خبرهای موفقیت تون هستم توی نظرات اگه سوالی داشتید خوشحال میشم که بشنوم…