رژیم فکری

رژیم فکری ،همانطور که ما برای بدنمان و سلامتی آن رژیم می گیریم برای فکر و ذهنمان نیز باید رژیم داشته باشیم ولی حالا چطوری و چگونه ؟با من تا پایان این مقاله همراه باشید تا در این باره بیشتر بدانید…

از رژیم فکری تا موفقیت

رژیم فکری و هرروز،روز موفقیت:

در این بخش از مقاله امروز می خواهیم درباره ی یکی از سمینار های آنتونی رابینز صحبت کنیم و به آن اشاره داریم :آنتونی رابینز دیر یکی از سکیمنارهای تکنولوژی سرنوشت،گروهی از افراد یک سازمان شرکت داشتند .رییس شرکت از پنج نعمت اصلی برای خوشبختی برخوردار بود.قدرت،پول،موفقیت،همکاران مناسب،و به نظر تونی خانواده ی مناسب.این مرد همسر ایده آلی داشت و با فرزندان خود بسیار صمیمی بود .در شرکت نیز یک رهبر واقعی و الگوی دیگران به شمار می آمد.بخوبی می توانست با دیگران ارتباط برقرار کند و افراد زیر دست خود تاثیر فوق العاده مثبتی داشت.در کار تجارت کاملا موفق بود و از نظر مالی هیچ چیزی کم نداشت تونی می گوید:من در طی این سمینار روبه این فرد کردم و پرسیدم:(ارزش موفقیت در صدر فهرست شما قرار دارد ،آیا موفق هستید؟)گفت:(خیر)

پرسیدم :(چرا تصور می کنید که موفق نیستید؟)پاسخ داد:(برای موفق بودن باید پول زیادی داشت،مثلا سه تا چهارمیلیون در سال در حالی که من فقط دومیلیون دلار در سال درآمد دارم!علاوه بر این انسان موفق کسی است که همیشه سرحال باشد و جسم متعادلی داشته باشد.)

بنابر این این فرد نابغه تنها به این دلیل که تصور می کرد درآمدش کافی نیست و کمی چاق است ،احساس موفقیت نمی کرد.قوانین موجود در ذهنش به او می گفتند که موفقیت آن چیزی نیست که او به دست آورده ،و به همین دلیل او از درک آن حس خوشایندی که شایستگی و لیاقتش برایش به ارمغان آورده بود،بازمانده بود.پس از اینکه او چنین گفت،من نگاهی به دور وبر اتاق انداختم و روبه فردی که به نظر می رسید خوش اخلاق ترین فرد آن گروه باشد کردم و پرسیدم:(آقا شما چطور؟آیا موفق هستید؟)وی پاسخ داد:البته!)من گفتم :(خب از کجا می دانید ؟)گفت:(چون من معتقدم هر روز موفقیت است.)گفتم:(چی؟)گفت:(من معتقدم هر روز می توان موفق بود،پس اگر امروز من ناراحت هم باشم چیزی عوض نمی شود،باز هم آن روز ،روز موفقیت است و می توان از آن لذت برد منطقی است مگرنه؟)

رژیم فکری و قوانین شما

قوانین شما برای موفقیت تان چیست؟آیا رسیدن به آنها آسان است؟ممکن است به کسی بگویید :(دستیابی به موفقیت غیر ممکن است .من هرگز موفق نمی شوم.)در حالی که او از نظر دیگران فردی کاملا موفق است.شاید شما نیز از این گروه باشید.خوب فکر کنید،شاید آ»چه در زندگی به عنوان ارزش نهایی می شناسید و تمام توان و انرژی تان را صرف رسیدن به آن می کنیدو حتی از اینکه هوز بدان دست نیافته اید رنج می برید،اکنون در اختیارتان باشد.بسیاری از مردم تمام روز های زندگی خود را در راه رسیدن به خوشی در رنج هستند ،اما در واقع اگر در زندگی بیش از حد احساس راحتی کنید دیگر انگیزه ای برای رشد و پیشرفت نخواهید داشت.شما می توانید در مراحل رشد در رسیدن به هدفتان نیز از زندگی لذت ببرید.زیرا پس از دست یافتن به هر هدفی،به این نتیجه میرسید که (همه اش همین بود.)و به دنبال هدف دیگری خواهید رفت.پس بیاموزید از خود زندگی ،از تلاش برای رسیدن لذت ببرید نه از نتیجه و حاصل آن.می توانید عاشق پرواز باشید و از پرواز لذت ببرید بدون اینکه به این فکر باشید که کی به مقصد می رسید.زندگی مقصد نیست،زندگی حرکت به سوی مقصد است و باید از آن لذت برد.

گفتیم هرکدام از ما دارای قوانینی است که بر اساس آن رفتار می کند .ممکن است دونفر دارای ارزش های یکسانی باشند اما قوانین آن دو با یکدیگر همخوانی نداشته باشد.شاید دونفر یکدیگر را دوست داشته باشند وعشق برای هر دوی آنها یک ارزش مهم باشد،اما هرکدام بر طبق قوانین خود عشق را تعبیر می کنند.

به عنوان مثال آنتونی رابیز می گوید:من و همسرم بکی ،هر دو به ارزش احترام بسیار اهمیت می دهیم احترام متقابل برای هر دوی ما بسیار مهم استزیرا خانواده های ما نیز به این ارزش اهمیت زیادی می دادند اما هر کدام از ما برای احترام گذاشتن قوانین خاص خود را دارد.همسرم در خانواده ای بزرگ شده است که احترام بسیار با ارش است.هرکس که به او احترام گذاشته می شود بسیار خوشحال خواهد بود و اگر احترام نبیند ناخسنود و آژرده خاطر است .در خانواده ی بکی به او آموزش داده شده بود اگر به کسی احترام می گذاری نباید هیچ وقت صدایت را برایش بلند کنی حتی اگر بسیار عصبانی و ناراحت باشی.در خانواده من یعنی آنتونی رابینز احترام بسیار مهم است اما برای ما احترام زیاد به معنای راستگویی است از نظر خانواده ی من اکر به کسی احترام می گذاری باید با او رو راست باشی ،اگر برای او ارزش قائلی نباید احساست را از او پنهان کنی.در خانواده ی ما روراست نبودن کسی موجب ناراحتی زیادی می شود زیرا اگر یکی از اعضای خانواده اشتباه یا احساسش را صادقانه برای سایر اعضای خانواده بیان نمی کرد بدان معنا بود که برای دیگران هیچ احترامی قائل نیست.در حالی که برای بکی احترام بدان معنا بود که به هیچ عنوان نباید بر سر کسی فریاد کشید و او اگر ذره ای احتمال می داد نمی تواند خود را کنترل کند بر می خاست و اتاق را ترک می کرد.او می گوید:تضاد قوانین ما در اوایل ازدواجمان بسیار موجب ناراحتی ما می شد.مدت کوتاهی پس از ازدواج توانستیم قوانین یکدیگر را کشف کنیم دانستیم برخی از قوانین ما با یکدیگر پهمخوانی ندارد پس تصمیم گرفتیم قوانین جدیدی برای زندگی مان وضع کنیم زیرا اکنون دیگر هردو بزرگ شده ا بودیم و مجبور نبودیم با قوانین والدین مان زندگی کنیم من قوبل کردم هیچ وقت صدایم را بالا نبردم و او قول داد دیگر اتاق را ترک نکند.

رژیم فکری یعنی:

همه ی ما در ذهن خود دارای قوانین بسیاری هستیم که با باورهای ما در ارتباط اند.این قواینن زندگی ما را کنترل می کنند نوع رفتار،اعمال ،نحوه ی صحبت،برقرار کردن ارتباط بادیگران ،همه بر اساس قوانینی ذهنی ما صورت می گیرد.همه انتظار داریم دیگران نیز از قوانین ما پیوروی کنند آیا قوانین شما صحیح است؟می گویید بله٬!.از کجا گرفته شده است؟معمولا خانواده.اما بهتر است قوانین تان را بازنگری کنید.ببینید آیا قوانین شما در جهت رسیدن بع اهدافتان کارساز بوده اند یا برعکس،شما را از مقصدی که می خواهید به آن برسید دور کرده است .شاید برای بردن در باز یزندگی لازم باشد قوانین جدید بازی را بیاموزید یا خود قوانینی برای موفقیت خلق کنید تا دست کم برای یک بار موفقیت خارق العاده ای بدست آورید.

رژیم فکری و تمرین:

من برای اینکه به اهدافم در زندگی برسم سلامتی را در اولین درجه اهمیتم قرار دادم یکی از قوانین من این است که برای رسیدن به سلامتی باید هر روز ورزش کنم اما برای روان خود نیز باید هر روز تمرین کنم.من هر روز برای فکر و احساس خود برنامه ریزی می کنم.این همان کاری است که باید آن را تمرین کنید.

برای تمرین اول در دفترچه ی موفقیت خود پاسخ این سوال را بنویسید:چه چیزی در زندگی برایم بسیار با ارزش است؟بخاطر داشته باشید باید ارزش های نهایی را بنویسید نه پول یا اتومبیل .سپس احساسی را که با داشتن این ارزش ها به دست می آورید یادداشت کنید:خوشی لذت امنیت…حالا به ارزش هایی که نوشته اید برحسب اولویتشان شماره دهید:درجه اول ،دوم و… بدین شکل متوجه خواهید شد مغزتان در موقعیت های گوناگون چطور تصمیم می گیرد.

رژیم فکری

تصور کنید …

تصور کنید در فهرست ارزش های شما موفقیت در اولین رده و عشق در مرتبه ی دهم باشد مسلما زانی لازم است از میان رفتن هب خانه و یا ماندن در محل کارتان تا ساعت ده شب یکی را انتخاب کنید ،کارتان را ترجیح می دهید زیرا بر اساس جدول ارزش بندی شما ،عشق از اهمیت کمتری برخوردار است .اما اگر عشق در درجه اول قرار داشته باشد تصمیم شما متفاوت خواهد بود.

پس از شناختن ارزش های اصلی تان بهتر است به قوانین مربوط به آنها نیز پی ببرید .

ارزش های مهم زندگی تان را مشخص کنید .آنها را براساس اولویت مرتب کنید .باورهای اصلی خود را بشناسید.سپس به قوانین مربوط به آنها بپردازید .قوانین خاص خود را بشناسید و دریابید آیا برای رساندن شما به اهدافتان کارسازند یا خیر.به خاطر داشته باشید آگاهی می تواند بتنهایی زندگی شما را دگرگون کند.

رژیم فکری

کلام آخر:

به شما پیشنهاد می کنم درس اول محصول آموزش شخصیت شناسی را که به صورت رایگان روی سایت قرار گرفته است را دانلود کرده و ببینید و نظرات خود را با ما در بخش نظرات سایت به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست