روانشناسی فروش حرفه ای چیست؟ یکی از موردهایی است که باید به آن توجه کرد اگر ما یاد بگیریم چگونه ذهن خودمان را برنامه ریزی کنیم برای زندگی بهتر؛ برای فروش بیشتر میتوانیم به قله های موفقیت آروم آروم نزدیک بشیم
روانشناسی فروش حرفه ای چیست
اگر بخواهم ساده بگم بهتون؛ منظور اینکه ما برنامه ریزی ذهنی داشته باشیم که به صورت خودکار به موفقیت توی فروش برسیم. برای اینکه این کارو انجام بدیم نیاز داریم به ساختن یه سری باورها! این باورها به صورت پیش فرض ما را هدایت میکنند به درآمد بیشتر به فروش بیشتر و یه کلام به موفقیت توی فروش.
چرا باید روانشناسی فروش حرفه ای را یاد بگیریم
ما به صورت پیش فرض یک سری باور داریم؛ فرق ما فروشنده های حرفه ای فقط تفاوت توی همین باورهاست. دیدید تا حالا فروشنده هایی را که خیلی شانس دارن؟ اصن انگار خدا واسه ی اینا میخاد فروشنده هایی هستند که توی یه مجموعه کار میکنند تمام ابزارهایی ام که دارن یکسانه ولی به نسبت بقیه شاید بیست برابر کل اون فروشنده ها فروش دارن و پورسانت دریافت میکنند توی این مقاله قراره باهم در مورد این صحبت کنیم که چه جوری خودمون تبدیل به اون فروشنده ها بشیم
اولین گام برای استفاده از روانشناسی فروش حرفه ای
من توی همه مقاله ها بارها گفتم ما یه قانون کلی داریم و اونم اینکه احساس خوب= اتفاقات خوب همین! بقیه چیزها میشه زیر مجموعه ی این! تونی رابینز رو احتمالا میشناسید (همون کسی که همین سال پیش اومد توی دبی و خیلی از هنر پیشه های ما مثل گلزار یا کمدین ها مثل ریوندی میلیون ها تومان پول دادند تا چند دقیقه از صحبت هاش رو توی یه سمینار چند هزار نفری بشنون) ازش پرسیدن که راز موفقیت تو چیه؟ گفت تفاوت من با بقیه اینکه میتونم احساسمو کنترل کنم توانایی کنترل احساساتم منو به اینجا رسونده. واقعا هم همینه اگه ما بتونیم احساسمون رو کنترل کنیم میتونیم به هرجایی که خواستیم برسیم اما این احساس ظاهرش شاید ساده باشه ولی خیلی ریز جزئیات داره
از احساس تا روانشناسی فروش حرفه ای
بذارید ساده بگم تا حالا فکر کردین به اینکه خدا چرا احساس رو به ما داده؟ واقعا چه نیازی به احساس هست؟ وقتی که ما یه اتفاق بد جلومون میوفته حالمون بد میشه و یه اتفاق خوب که میوفته احساسمون بد میشه این واکنش گرایی چه معنی داره؟ واقعا یعنی خدا که اینقدر جسم ما رو به دقت آفریده اومده توی روحمون یه چیزیو همینجوری الکی گذاشته؟ نه اینطوری نیست احساس هست برای اینکه زندگی رو بسازه من همیشه این مثال رو میزنم دیدید یه سری روزها صبح که پا میشیم انگار از روی اون دندمون پا شدیم؟ بعد همینجوری تا شب بد میاریم این همون احساس بده اس که اتفاقات بد رو واسمون میاره باید حواسمون باشه که اگه احساس رو درست نکنیم قانون جذب از توی زندگی مون بیرون نمیره اون معتادی هم که کنار خیابونه اونم خدایی داره اونم داره از قاون استفاده میکنه ولی از سمت بدش داره استفاده میکنه اونم یه روزی سالم بوده به خاطر احساس بدش شاید اول اوضاع مالیش بد شده باز احساسش رو خوب نکرده زنش ازش جدا شده بد باز به احساس بد ادامه داده و افسرده تر شده بعد رو آورده به مشروبات الکلی همینجور اونقدر احساس بد داشته تا رسیده به اینجایی که الان کارتون خوابه! این احساس یه شمشیر برنده اس!
از خوش شانسی تا احساس خوب
اصن معنی شانسو من نمیفهمم چیزی به اسم شانس نداریم تعجب میکنم از اینکه یه سری ها میگن شانس شانس! ما فقط یه قانون داریم اونم همون احساس خوب ۰ اتفاقات خوبه احساس مثل یه قطب نماست اگر احساست خوبه یعنی داری به سمت خوشبختی میری داری به سمت خیر میری اگه احساست بده یعنی داری بدبختر میشی توی کشور ما پره از آدمهایی که بقیه رو مقصر زندگی شون میدونن اگه فلانی ریس جمهور نشده بود الان وضع ما این نبود سوال من اینه تو قبل از اینکه فلانی بیاد چی کاره بودی؟ حالا اون به کنار آیا کسی نبوده توی همین شرایط ثروتمند بشه؟ من بهتون به اندازه ی موهای سرتون آدمهایی نشون میدم که توی همین سالها به ثروت رسیدن اونم از راه درست بدون رسیدن ارث: رسیدن به ثروت ار فقر بدون سرمایه ی اولیه! نمونه اش بورس؛ این همه آٔدم بودن که سهامهایی داشتند که با یه سرمایه خیلی کم رسیدن به جایی که پولشون یک ساله پنجاه برابر شد! این یه نمونه از این مورد هاست تا دلتون بخاد از این مثالها هست کافی توی نت بزنید زندگی نامه عباس برزگر! ببینید که یه بچه روستایی فقیر الان به کجا رسیده و چی ها داره! توی همین تایمی که همه ناله میکردن
روانشناسی فروش حرفه ای چگونه باید استفاده شود
اولین گام به نظر من اینکه برای این تایمی که تا آخر سال دارید یه برنامه ریزی بکنید که مثلا من چهار ماه تا آخر سال دارم میخام به فلان هدف برسم مثلا اگه درآمدت الان چهار میلیونه هدفتو بذار روی اینکه تا آخر سال که چهار ماه مونده اونو تبدیلش کنی به درآمد ماهانه هشت میلیون تومان! بعد بیا هدفتو گوچیک کوچیک کن بگو مثلا من اگه تا آخر این ماه برسم به درآمد پنج میلیون تومان شاهکار کردم بعد بیا ریز ترش کن بگو خب من چه اقداماتی میتونم انجام بدم برای اینکه تا آخر ماه به این درآمد برسم یادت باشه یه نشونه خیلی واضح وجود داره برای اینکه ببینی داری مسیرو درست میری یا نه اونم احساسته! بعضی ها هستند که احساسشون بد میشه توی این مسیر تازه درآمدشون تا آخر سال نصفم میشه! این احساس خیلی مهمه . اگه کاری رو انجام میدی از سر حس خوب انجام بده نه از روی مجبوری! بعد واسه خودت بازم بشکون اون هدف رو اونقدر کوچیکش کن تا برسی به اقدام روزانه مثلا به خودت میگی من اگه قراره درآمدم به هشت میلیون برسه باید روزانه مثلا ده صفحه کتاب بخونم + روزانه یه تماس بیشتر با مشتریم بگیرم+ احساسم بهتر بشه و ….! اونقدر کوچکش کن تا به اقدامات روزانه برسی و بازم میگم از سر احساس خوب اون کارای روزانه رو انجام بده اگه احساست بد شد انجام نده چون به جای دو برابر شدن درآمدت تا اخر سال درآمدت نصف میشه
جمع بندی از روانشناسی فروش حرفه ای
حواست به خودت باشه اگه میخوای به چیزی برسی اول باید اونو احساس کنی!اگه میخوای به درآمد هشت میلیون تومان برسی باید احساس کنی همین الان اون درآمد رو داری اگه میخوای مثلا ماشینت بشه تالیسمان باید توی ذهنت اول ببینی که به اونجا رسیدی اول احساسش کنی و بعد به احساسش برسی اونقدر توی این احساس بمونی تا بهش برسی در کنارش باید اقدامات عملی هم از سر حس خوب انجام بدی. مثلا اونی که کارش تعمیر ماشینه شاید تا اون زمان فقط پراید تعمیر میکرده یهو به ذهنش میرسه خب من الان میخوام ماشینم بشه هیوندا سوناتا. شروع میکنه به اینکه یاد بگیره چه جوری ماشینهای خارجی رو میتونه تعمیر کنه حتی شده کار خودشو شاید ول کنه بره دنبال ایده اش و بعد از شاید یک الی دو سال ماشینش میشه از اون ماشین خوشگلا که دوست داشت
جمع بندی
خیلی واستون سعی کردم موضوع احساس رو باز کنم امیدوارم تونسته باشم موفق باشم بهت پیشنهاد میکنم حتما مقاله روانشناسی جذب مشتری بخونی و درس اول محصول آموزش فروشندگی رو که به صورت رایگان روی سایت قرار داده شده رو هم ببینی منتظر شنیدن نظراتتون هستم…