روانشناسی جذب مشتری

روانشناسی جذب مشتری از اون موضوعات جذابی که میشه ساعت ها در موردش صحبت کرد وقتی صحبت از جذب مشتری میشه یادم میوفته به اون بچه های کار که پشت چراغ قرمز از هر ترفندی استفاده میکنند برای جذب مشتری ولی نتیجه شاید خیلی توی کارشون نباشه! با من همراه باشید تا باهم یه مقاله و یه ویدیو فوق العاده دیگه داشته باشیم

روانشناسی جذب مشتری

تا حالا به این فکر کردید که چرا این همه مغازه هستند که ملیاردی خرج میکنند ولی بعد اونقدر بی مشتری میشن که ورشکست میشنو خیلی زود از صحنه خارج میشن؟ واقعا دلیلش چیه؟ چه جوری یه سری هستند که خیلی زود کسب و کارشون رشد میکنه یه سری هام هستند که زود با سر میخورند زمین! چه جوری میتونیم مشتری را جوری جذب کنیم که این بلاها سرمون نیاد

چرا روانشناسی جذب مشتری مهم است؟

اگه بخام خیلی خودمونی و ساده واست بگم بهت میگم جذب مشتری مهمه چون لازمه ی هر کسب و کاری پوله و خدا ام نشسته یه گوشه که واسه ی ما یه گونی پول بندازه پایین. از قدیم گفتن از تو حرکت از خدا برکت. اما وقتی کلمه روانشناسی هم میاد کنار جذب مشتری و میشه روانشناسی جذب مشتری قضیه خیلی متفاوت میشه روانشناسی یعنی چی توی ذهن ما بگذره که ما بتونیم مشتری را جذب کنیم یعنی دیگه تبلغاتو : دکور خوشگلا: همه ی اینا به کنار. من الان چی کار کنم که مشتری بیشتر بیاد سراغم. من چه ذهنیتی بسازم که مشتری راحتر جذب کنم؟ اصن همه ی اینا به کنار دیدید بعضی روزها هستش که مشتری همینجور از صبح واسمون میاد؟ دیدی بعضی روزها هستش که انگار خاصه؟ در مقابلش؛ دیدی بعضی روزهام هست که هرچی چشم میدوزی به در مغازه هیشکی نمیاد؟ یا اونی که شرکت داره دیدی بعضی وقتا به هر دردی میزنی مشتری نمیاد؟ بعد که خسته میشی و میگی بی خیال یهو خدا مشتری رو میرسونه. واقعا دلیل اینا چیه؟ چه خبره ؟ چی میگذره توی این دنیا؟ اینا اتفاقیه یا یه قانونی داره؟

از روانشناسی جذب مشتری تا قانون جذب

به اندازه ی کافی توی مقاله ی فروش در بازار سرد در مورد این صحبت کردم که این دنیا قانون داره و طبق اون داره میره جلو. بهت پیشنهاد میکنم اگه اون مقاله رو نخوندی حتما یه سری بهش بزنی چون این مقاله ادامه ی اون مقاله است. خب رسیدیدم به اینکه همه چیز طبق قانون داره عمل میکنه و خدا با هیج کدوم از ما حساب شخصی نداره که واسه یکی بخاد واسه اون یکی نه! با هرکسی طبق فرکانسی که ارسال میکنه صحبت میکنه. این همون مبحثی که بارها روش تاکید کردیم! اما اینجا میخوایم بیشتر بفهمیم که چه جوری ازش استفاده کنیم آخرین مطلبی که گفتیم توی مقاله ی قبلی این بود که احساس خوب= اتفاقات خوب و در مقالبلش احساس بد= اتفاقات بد! از این به بعد همه چی حول این قانون میچرخه. بذارین یکم این احساس خوب = اتفاقات خوب رو واستون بازش کنم ببینیم چی میگه

قانون احساس خوب= اتفاقات خوب

احساس خوب یعنی هر احساسی که از ته دل خوب باشه یادتون توی بچگی چه قدر حال دلمون خوب بود؟ یادتون چه قدر حس میکردیم که خدا چه قدر دوسمون داره؟ وقتی بزرگتر شدیم از خدام دور شدیم یادمون رفت که ما ایم که به اون نیاز داریم. یادمون رفت که اگه حال دلمون خوب نباشه زندگی نمیچسبه حتی اگه غرق توی پول باشی. نمیگم پول خوشبختی نمیاره ولی وقتی میچسبه که خوشبختی توی همه ابعاد باشه هم خدا رو داشته باشی هم ثروتو هم روابط خوب و هم سلامتی. و اینا شدنیه! به شرطی که اول حال دلمون خوب بشه به شرطی که اول لذت بیشتری ببریم از زندگی مون! از هرچی که الان داریم لذت ببریم یه تحقیقی انجام داده بودند که حاضرین همه حقوقشون بشه ماهی هزار دلار (تقریبا سه میلیون) شما هم درآمدت از الان که مثلا ۵۰۰ دلاره بشه ۱۰۰۰ دلار! یا اینکه حالت دوم درآمد تو بشه ۵۰۰۰ هزار دلار (پانزده میلیون) و درآمد بقیه بشه ۶۰۰۰ هزار دلار( تقریبا هیجده میلیون)؟ کدوم حالت؟ شما ازتون میپرسیدن کدوم رو انتخاب میکردید؟ تعداد بسیار بالایی گفته بودند که ما حالت اول رو میخایم یعنی همه باهم درآمدشون یکسان باشه اشکالی نداره درآمد ما هم هزار دلاره! در صورتی که توی حالت دوم ۵۰۰۰ هزار دلار گیرشون میومد. چرا؟ چرا حالت اول رو انتخاب میکنند؟ چون برای ما که اعتماد به نفس نداریم خیلی مهمه که چه جوری به نظر میرسیم! مهم این نیست که چی داریم مهم اینکه بقیه در مورد ما چی میگن! و این خیلی بده واسه ی ما! این اون چیزی که حسابی کارمون رو میریزه به هم! ما باید حواسمون باشه که چه قدر از داشته هامون لذت میبریم!

روانشناسی جذب مشتری و احساس گناه

وقتی که ما کوچکتر هستیم احساس میکنیم که خدا خیلی ما رو دوست داره هر چه قدر بزرگتر میشیم این احساس توی وجود ما کمتر میشه یاد میگریم از جامعه که احساسمون بد بشه با تهدید بقیه. یاد میگیرم که ممکن یه نفری با تو بد بشه و یه چیز بدو بیاره توی زندگیت. یاد میگریم که باید به فلانی احترام بذاریم چون اگه احترام نذاریم ممکن بره زیر آبمونو بزنه. قدرتو به همه میدیم الا به خدا . جلوی همه دولا و راست میشیم الا خدا. و کم کم باعث میشه که از خدا دور بشیم کم کم فکر میکنیم که خدا این دنیا رو رها کرده به حال خودش در صورتی که اشتباهه محضه فکر میکنیم که خدا کاری توی زندگی ما نمیتونه انجام بده در صورتی که دروغ محضه! این احساس گناه حسابی کارو واسه ی ما سخت میکنه اونی که پشتش به خدا گرمه فکر میکنه که خدا توی هر شرایطی هواشو داره این توی ذهنشه که خدا همیشه داره میبنتش فکر میکنه که خدا همیشه دوستش داره و هرجا باشه حواسش بهش هست. اون آدم خود به خود دیگه جلو کسی دولا و راست نمیشه اون آدم دیگه خود به خود رزقشو دست کسی نمیبینه اگه حسش خوب بود که به اون فرد خاص احترام میذاره چون دلش خواسته اما اگه حسش به اون فرد خوب نبود احترام نمیذاره سلام نمیکنه از کنارش رد میشه نمیگه این آدم میتونه منو بیچاره کنه اگه با من حال نکنه!‌ اونی که احساس گناه نداره سرش بالاست اگه مشتری بهش نه گفت نمیگه پیش خودش که این یکی ام از دستم در رفت نمیگه کاش میخرید رزقشو دست مشتری نمیبینه رزقشو دست این و اون نمیبینه وثمرهاش میشه اینکه پول رو پول واسش میاد ثمره اش میشه اینکه اون توکل میکنه دعا میکنه و دعاش مستجاب میشه! تا حالا دقت کردین که چرا دعاهای ما مستجاب نمیشه؟ دلیلش همینه میگیم خدایا خودت فلان کارو واسه ما درست کن ولی چشم امیدمون به دست اون رئیس مونه! احساس گناه رو از خودت دور کنه بدون که خدا همه بنده هاشو دوست داره و ما هرچه قدرم که اشتباه کرده باشیم بازم خدا راه رو واسمون باز گذاشته رسیدن به مشتری بیشتر به پول بیشتر به درآمد بیشتر فقط یه راه داره اونم از توی دل ایمان به خدا میگذره شاید اینا رو الان نفهمی ولی بعدا اونی که تکذیبش میکنه سرش به سنگ میخوره میبینه جز این راه راهی نیست!

کلام آخر

بهتون توصیه میکنم حتما درس اول محصول آموزش فروشندگی رو ببینید (رایگانم هست) اون درس استارتر شماست برای اینکه توی مسیر قانون جذب بیوفتین برای اینکه جذب مشتری بیشتری داشته باشین تمرین دومم باشه اینکه حداقل سه تا مقاله از سری مقالات فروشندگی رو که واستون گذاشتم مطالعه کنید