برند سازی یعنی ایجاد هویت برای شرکتی که ما صاحب اونیم تا حالا به این دقت کردید که وقتی اسم بی ام و آورده میشود چه احساسی به ما دست میده؟ این یعنی برند. توی این مقاله قراره باهم در مورد این قضیه صحبت کنیم
از برند سازی تا ایجاد احساس
وقتی اسم بی ام و میاد خوده من اولین چیزی که توی ذهنم میاد چراغهای دی لایت فوق العاده این ماشینه! اونقدر این ماشین خوبه که وقتی اسمش میاد خود به خود به ما حس لوکس بودن دست میده این همون چیزی که ما به دنبالشیم ایجاد یک حس توی مشتری. ایجاد یک حس توی مخاطب ما؛ و باهم یه سری گام ها را طی میکنیم تا برسیم به اینکه واقعا چه قضیه ای پشت این حس لوکس بودن هست
اقدامک: شما همین الان برای خودتون بنویسید که دوست داری چه احساسی توی مشتریتون ایجاد کنید
از برند سازی تا تعیین مخاطب
یکی از موردهایی که خیلی مهمه اینکه شما با چه اشخاصی رو به رو هستید قراره مخاطبتون چه کسانی باشند باید با جزئیات بدونید مثلا من مخاطب شما باید ریز به ریز مشخص شده باشه به عنوان مثال خانم های باردار رنج سنی بین ۳۰ تا ۳۷ سال واقعا در استان های مرکزی کشور از جمله اصفهان تهران و یزد و … این یک مثال کوچک از تعین مخاطب برای شما بود باید ریز به ریز مخاطبتون مشخص بشه برای خودتون باید به دقت بنویسید که شما قراره روی چه کسانی تاثیر بگذارید و بعد از اون باید آنالیز کنید که چه جوری روی این اشخاص تاثیر بگذاریم
مشت نمونه ی خروار است
خب حالا مخاطب شما مشخص شد باید ببینید که چه جوری روی این مخاطب تاثیر بگذاریم همینطوری که گفتم شما میتونید یه سری از این مخاطبتون رو جمع کنید و سعی کنید که به هر نحوی که هست روی این افراد تاثیر بذارید باید خوب آنالیزشون کنید که چه جوری میشه روشون تاثیر گذاشت تحت تاثیر چه عاملهایی قرار میگیرند چه چیزهایی احساساتشون رو حسابی جا به جا میکنه اینها چیزهایی که شما باید خیلی روش دقیق بشید
اما مهم ترین قسمت این داستان اینکه شما خودتون چه احساسی رو به برندتون دارید؟ اول باید شما خودتون اون احساس رو به برند داشته باشید و بعد میشه که روی بقیه تاثیر بگذارید پس یادتون نره اول خودتون و بعد بقیه! این احساس چیزیه که ما باید مرتب آنالیزش کنیم اینجا همون جایی که ما میرسیم به قانون جذب! اصل داستان ساخت برند همون احساسیه که شما دارید اگر مقاله های قبلی رو خونده باشید من بارها گفتم که شما احساستون رو تجربه میکنید اونی که الان یه ماشین خوشگل داره اول به احساسش رسیده و بعد به خود اون ماشین رسیده! همه چیز احساسه! حواستون باید باشه که حسابی روی ذهنتون کار کنید
از برند سازی تا فرش دستباف
ما خانوادگی توی کار فرش دستباف اصفهان هستیم پارسال رفتم توی نمایشگاه فرش؛ تا اون زمان ندیده بودم که مثلا فلان برند که فرشهاش رو چهار برابر فرش های دستباف ما میخرند چه شکلی هستند وقتی که وارد نمایشگاه شدم اول رفتم سراغ اون غرفه. دیدم فرشهاش قیمتش خیلی بالاست ولی خب طرحش خیلی فرقی با فرشهای دیگه نداره شاید فرشهای دیگران خیلی ام خوشگل تر باشه بعد به خودم گفتم که شاید بافتش فرق داره یه بافنده متخصص کنارم بود بهش گفتم نظرت چیه؟ پشت فرش رو نشون داد گفت ببین اینجاها خراب کردن و دوباره درستش کردن فکر کردم این یکی اینطوریه رفتم سراغ یکی دیگه از فرشهاش دیدم نه اونم همینجوریه پیگیر شدم دیدم اصلا این برند از بافنده های درجه سه استفاده میکنه! بافنده هاش اصلا تخصص خاصی ندارند و یه سری بافنده های معمولی هستند گفتم شاید این یکی فقط اینجوری بوده رفتم سراغ یه برند دیگه. باز آنالیزش کردم و باز هم همون آش و همون کاسه! اصلل باورم نمیشد هیچ دلیلی پیدا نکردم که چرا قیمت هاشون اینقدر بالاتر از ماست و چرا هیچ دلیل خاصی براش نیست چرا اینقدر اینا مشتری دارند؟ چرا اینقدر مخاطب دارند؟ چرا اینقدر سر شناس شدن؟ این که هیچ دلیل خاصی برای کیفیت فرشهاشون نیست. چرا باید قیمتشون چهار برابر فرشهای ما باشه! و رسیدم به قانون جذب! اونجا بود که فهمیدم مهم نیست که تو چه قدر خوبی: مهم اینکه تو چه احساسی خودت به خودت داری! موضوع احساس دائمیه! نه فقط یه احساس موقت!
از احساس و برند سازی تا بارش ایده
مثلا شما یک فردی هستید که کت و شلوار تولید میکنه! تو میبینی که اون کت و شلواری که تو میدوزی دقیقا همون کت و شلواری که توی برند هاکوپیان پیدا میشه! ولی اون شده هاکوپیان و شما الان جایگاه خیلی خوبی ندارید حالا میخواین برندتون رو بسازید جوری که حسابی بترکونید اولین گام اینکه خودت ایمان داشته باشی به اینکه اون چیزی که تو داری به مشتری میدی بهترین گزینه واسه ی مشتریه! باید ایما داشته باشی که تو بهترینی!این کار یه شبو دو شبو اینا نیست باید شاید چندین ماه این رو با خودت تکرار کنی تصویر سازی کنی با احساس خوب ادامه بدی تا این جزئی از وجودت بشه! جوری که اصلا از کت و شلوارهای تو بهتر توی این دنیا وجود نداره! اونقدر با خودت تکرار کنی که همه وجودت بشه اون باور که بهترین کت و شلوارها مال منه: مال برند منه. این عالیه ولی کافی نیست این باور اگه خوب روش کار کرده باشی و هروز اون احساس تمام وجودتو گرفته باشه باید به صورت اقدام عملی بزنه بیرون! یعنی چی؟ مثلا تو میگی بهترین کت و شلوارها مال منه؛ باید به صورت یه سری اقدام عملی توی کارت خودشو نشون بده. مثلا به ذهنت میرسه که اگه من از فلان پارچه استفاده کنم هم قیمتش مناسبتره و سودش واسه من بیشتر میشه و هم کیفیت کار من بالاتر میره. خب این یکی شد دوباره شما توی اون احساس هستی شور و شوق داری دوباره میبینی یه ایده دیگه بهت رسید که اگه من بیام با همین چرخ خیاطی هایی که دارم تاکید میکنم با همون امکاناتی که داری نه بیشتر! با همین چرخ خیاطی ها اگه فلان طریق بدوزی خیلی بهتر سایزها در میاد. بعد بهت ایده میرسه که مثلا تو با ماشینی که داری میتونی کت و شلوارهاتو ببری توی شرکتهایی که تازه تاسیسن و نیاز به لباس فرم شیک دارن میتونی عرضه کنی! همینجوری ایده بهت میرسه و تو هم شور و شوق داری که همون موقع بهش عمل کنی این شور و شوقه نشون میده که شما توی مسیر درستی هستی
جمع بندی
حواست باشه تو باید اول احساس رو در مورد اون بسازی و بعد آروم آروم پیش بری با ایده هایی که بهت میرسه از آنالیز مخاطب غافل نشو خیلی میتونه بهت کمک کنه سعی کن ریز به ریز مخاطبتو بدونی اینکه از چه رسانه هایی استفاده میکنند چه کلمه کلیدی هایی را توی گوگل سرچ میکند و ….
کلام آخر
بهت پیشنهاد میکنم که درس اول محصول آموزش بازاریابی برای کسب و کار خودمان رو که به صورت رایگان روی سایت قرار داده شده رو ببینی و دوم اینکه مقاله روانشناسی فروش حرفه ای حتما بخونی نظر هم یادت نره که توی بخش نظرات بذاری….