بازاریابی گل و گیاه

بازاریابی گل و گیاه از مواردی است که کمتر به آن توجه شده است ما سعی کردیم در این ویدیو و مقاله نکات راهبردی را به شما آموزش دهیم با ما تا پایان این مقاله همراه باشید بهتون پیشنهاد میکنم اول مقاله و ویدیو آموزش گل فروشی را ببینید

رکن اول بازاریابی گل و گیاه: مشتری مداری

همه ی ما تجربه های خوب و بد از ارتباط با کسب و کار ها داشته ایم به عنوان مثال شاید زمانی که اسم افق کوروش می آید نا خودآگاه در ذهن ما همیشه تخفیف پدیدار شود این مورد عالی است ولی کافی نیست تصور کنید شما از این فروشگاه خرید کرده اید که ناگهان یکی از اعضای این فروشگاه به شما تهمت دزدی میزند و بعد هم متوجه میشود که اشتباه کرده است چیزی که اینجا رقم میخورد یک تجربه ی بد در ذهن شماست و شاید دیگر هیچ وقت حاضر نشوید که به آنجا مراجعه کنید

وظیفه ی ما به عنوان یک صاحب کسب و کار ایجاد یک تجربه ی خوب در ذهن مشتری است و باید در مرحله ی اول تمام قولهایی که به مشتری داده ایم را عملی کنیم…

بازاریابی گل و گیاه

رکن دوم بازاریابی گل و گیاه: تبلیغات موثر

تبیلیغات همیشه به این معنی نیست که ما به عنوان مدیر کسب و کار نیاز به خرج کردن داشته باشیم اگر بخواهیم تبلیغات را ساده کنیم به این نکته میرسیم که باید بقیه ما را به دیگران معرفی کنند شاید در نگاه اول کمی سخت به نظر برسد ولی چیزی که به نظر من میتواند خیلی اثر گذار باشد این است که ما کاری کنیم که دیگران انجام نداده باشند و همزمان هم هزینه ی بالایی برای ما نداشته باشد به عنوان مثال برای شما شاید هزینه زیادی نداشته باشد که یک کاکتوس ارزان قیمت را به یک سری از مشتری ها هدیه دهید و میتواند به این صورت باشد که مثلا چندین کاکتوس قلمه زده شده کنار هم داخل یک گلدان بزرگ باشد و از مشتری بخواهید که خودش گلدان تهیه کند و شما فقط به او خود گیاه را هدیه دهید

به عنوان مثال برای شما شاید هزینه زیادی نداشته باشد که یک کاکتوس ارزان قیمت را به یک سری از مشتری ها هدیه دهید

رکن سوم بازاریابی گل و گیاه: مدیریت راهبردی

نسبت مدیریت راهبری به مدیریت رییس مآبی برابر است بانسبت تئوری انتخاب به روانشناسی کنترل بیرونی .اگرچه تئوری انتخاب و مدیریت راهبری برای اداره فرد ،درهمه جا موثر ومفید است ولی به کارگیری آن در محل کار بسیار آسان تر از مدرسه است ،چراکه در محیط کار چیزی معادل تحمیل درس بسیار کمتر دیده میشود.در محیط کار ممکن است از شما بخواهند کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید ،ولی هرکاری که در این محیط انجام میدهید در دنیای واقعی ارزشمند است ودر عین حال بخاطر کارتان به شما پول پرداخت میکنند .در بیشتر مشاغل ممکن است اخراج شوید ،ولی به خاطر خودداری از انجام کاری که از نظر شما انجام دادنش درست نیست ،مثل مدرسه مردودتان نمی کنند.چیزی که کار را نسبت به درس مشکل تر میکند این است که تقریبا تمام مشاغل به همکاری افراد بستگی دارد .درصورت عدم همکاری و مشارکت دیگران حتی اگر شما بخواهید حداکثر تلاش خود را هم انجام دهید باز هم ممکن است ناکام بمانید وبه نتیجه مطلوب دست نیابید .ولی وقتی دیگران همکاری می کنند و هرکس کار خود را خوب انجام میدهد ،همکاری باهم یکی از لذت بخش ترین تجارب زندگی مدیر میشود . آنچه مدیریت رییس مآبی رااین قدر تخریب گر میکند این است که به افراد تکیه میکند و آن هارا در مقابل هم قرار می دهد.علت موفقیت مدیریت راهبرانه این است که برای ایجاد همکاری تکیه میکند و براین باور است کهاگر باافراد خوش رفتاری کنید و خواسته هایتان را برایشان توضیح دهید ،میتوانید اطمینان کنید که کارشان را خوب انجام خواهند داد .در مولفه های چهار گانه مدیریت راهبری که به زودی توضیح خواهم داد هموارهمیبینید که پیام شمارابرای ما مهمید و مابرای شما ارزش قئلیم محور اصلی کار است .مدیران راهبر که مب دانند توجه و اهمیت دادن به کارکنان،هیچ هزینه ای در برندارد ولی نتایج بسیار خوبی به بار خواهد آورد،اینسوال اساسی تئوری انتخاب را ازخود می پرسند:”اگر این کار را بکنم ،به کار کنان ندیک تر میشوم یا دورتر ؟”اگر پاسخ سوال دورتر باشد ،آن کاررا نمیکنند .مدیران راهبر با تئوری انتخاب آشنا هستند وبه روشنی از آن استفاده میکنند،اما درغین استفاده از آن آموزش دادن تئوری انتخاب به کارکنان هم بسیار موثر است تا بفهمند که میتوانند آن را یاد بگیرند و در زندگیخودبه کار گیرند .یک راه مناسب برای انجام این پیشنهاد برگزاری یک سمینار برای کارکنان وهمسرانشان به هزینه سازمان است.بدین وسیله کارکنان متوجه میشوندموضوع فقط یک شعار است یا ژست سازمانی نیست ،بلکه کوششس است خیرخواهانه برای کمک به آن ها که نه تنها در محل کار بلکه در رابطه بافرزندان و همسران خود هم موفق و خشنود باشند. مدیران راهبر میدانند هسته اصلی کار کیفی است که کارکنان را به گونه ای مدیریت کنند که آن ها ،مدیر،کار،مشتریان ویکدیگر در صنایع خصوصی ،سهامداران شرکت را در دنیای مطلوب خودجای دهند .یعنی با تمام کسانی که در انجام کار مورد نظر دخالت دارند احساس نزدیکی وصمیمیت را حفظ کنند .همانند در محیط کارهم روابط خوب نقش اساسی دارد . مدیریت راهبرانه نیز همانند مدیریت رییس مآبانه چهر مولفه دارد :

۱٫مدیران راهبر تمام کارکنان را به طور صادقانه و دائمی درگیر بحث کیفیت وهزینه های شرکت میکنند .کارکنان فقظ شنونده مباحث نیستند بلکه تشویق میشوند درباره راه هابی بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها پیشنهاد های خود را ارائه کنند . ۲٫مدیر راهبر یا کسی که از سوی وی منصوب میشود ، به طورعملی به کارکنان نشن میدهند که از آن ها انتظار چه نوع کاری را دارند .او درحین کارکارکنان راتشویق میکنددرباره راه های بهبود کارپیشنهاد بدهند.بدین ترتیب مدیر راهبر احساس کنترل کارکنان بر کار خود را افزایش میدهد.

۳٫ باتوجه به این که کارکنان بهتر از هرکس دیگری میدانند در کار آن ها کیفیت بهتر به چه معناست و چگونه باحداقل هزینه می توان این کیفیت را در کار خود احراز کنند ،مسوولیت بررسی کیفیت کار به خودشان واگذار میشود ،اما مدیر برایشان توضیح میدهد که همواره کیفیتمهم تر از هزینه است.وقتی کتر کنان از این لحاظ مطمعن باشند عملا کیفیت بالا میرود وهزینه ها کاهش میابد.کیفیت بالادهمواره به میزان اعتماد متقابل کارکنان و مدیران بستگی دارد،چیزی که بامدیریت رییس مآبی قابل دستیابی نیست. ۴٫مدیر راهبر از هر فرصتی برای آموختن این نکته استفادهمیکند که عنصر اصلی کیفیت ،پیشرفت و بهبودی مداوم است .در کار،برخلاف درس،همه چیز قابل بهبودی و و پیشرفت است و میتوان به طور ارزان تری آن را تولید کرد . مدیر راهبر این نکته را به صراحت بیان می کنند که وظیفه اصلی آن ها تلاش در جهت بهبود کیفیت از طریق تهیه وتدارک وسایل مورد نیاز ،آموزشوایجاد فضایی دوستانه برای کارکنان است.وقتی سود شرکت به واسطه افزایش کیفیت بالا می رود ،مدیریت راهبرانه به تدوین یک سیستم جبرانی می پردازد ،که در آن سیستم کارکنان در بخشی از آنچه تلاش هایشان به ارمغان آورده سهیم شوند.

این ویدیو در آپارت ببینید

مهم ترین بحث درخصوص مدیریت راهبری در محیط کار ،این است که هم بازده بیشتری دارد و هم به کیفیت بالاتری می انجامد واین دو باعث صرفه جویی در مصرف پول میشود ،پولی که مدیریترییس مآبانه آن را به هدر می دهد .بین هزینه واقعی نیروی کار و مواد در شرکت های رقیب تفاوت چندانی وجود ندارد .دوشرکت فورد و جنرال موتورز ،دستمزدهای یکسان میپردازند وفولاد ولاستیک راهم به یک قیمت می خرند .آنچه در محیط های کاری تحت مدیریت راهبرانه کمتر ازمحیط های رییس مآبانه است،هزینه های دیگری غیراز هزینه های واقعی است.بسیاری ازاین هزینه ها هزینه های محسوس و آشکارند. خود روش ریاست مآبی باعث افزایش غزامت روز افزون کارکنان،دزدی بیشتر ،غیبت،استفاده بی مورد از مرخصی استعلاجی ،تاخیر در آمدن به سرکار،دردسر های اداری با اتحادیهها ،خشونت،اما موارد نامحسوس مثل کارشکنی که در مدیریت رییس مآبانه رایج است ،پرهزینه تر از موارد دیگر است.

کارشکنی چه در محدوده داخلی کار وشرکت باشد و چه باکسانی که شرکت با آن ها کار میکند ،از جمله مشتریان شرکت ،هزینه های نا محسوس وگزافی درپی دارد.هرچه با کارکنان شرکت ریاست مآبانهد تر برخورد شود یا کارکنان هرچه بیشتر عادت کنند که از بالا دستور بگیرند،به گونه ایکه هر درخواستی را نشانه برخورد ریاست مآبانه تلقی کنندریا،از قدرت ناچیزی که در کارشکنی دارند ،بیشتر لذت میبرند.خیلی پیش می آید که در طول روز به افرادی برخورد کنید که گویی رسالت آن ها در زندگی فقط این است که بگویند :”متاسفم ،نمی توانم این کار را انجام بدهم ،این خلاف مقررات شرکت است ،من اجازه چنین اقدامی را ندارم وباید صبر کنید .”برخی اوقات هم یکسره میگویند :”نه”.

کلام آخر

بهتون پیشنهاد میکنم حتما از درس اول محصول آموزش فروشندگی که به صورت رایگان روی سایت قرار گرفته استفاده کنید منتظر شندین نظرات و خبرهای موفقیت شما هستیم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست