اصول روانشناسی فروش

اصول روانشناسی فروش یک مبحث شیرین و دوست داشتنی است که معجزه ها توی فروش ما میکند چیزی است که میتواند حسابی ما را از این رو به آن رو کند و کسب و کارمان را رونق حسابی ببخشد

اصول روانشناسی فروش و ذهنیت

در مقاله ی روانشناسی فروش چیست به اندازه ی کافی در مورد باور صحبت کردم و گفتم که این باور میتواند نقش بسیار مهمی در زندگی ما ایفا کند گفتم که ما مشغول تجربه ی باورهایمان هستیم و اگر کمی حواسمان نباشد این باور میتواند برایمان نقش همان شمشیر دو لبه را بازی کند در این مقاله میخام از احساس خوبمون براتون بگم و قطعا میتونه خیلی بهتون کمک کنه برای اینکه کسب و کار موفق تر داشته باشید پس اصلی که برای روانشناسی فروش میتوانیم در نظر بگیریم اصل اول = ما در حال تجربه ی باورهایمان هستیم یعنی چی؟ مثلا فکر کنید که شما به عنوان یک فروشنده باورتان این است که تا برای مشتری دو ساعت فک نزنی ازت نمیخره تازه اگه فکم بزنی آخرش شاید بخره شاید! این باوری است که من در فروشندگان مختلف دیدم و باور بسیار مخربی است خب نیتجه اش چیه؟ اینکه وقتی که مشتری میاد سراغ ما دیگه نیاز سنجی نمیکنیم چون معتقیدم باید فقط حرف بزنیم ما دیگه شنوده خوب نیستیم برای مشتری و نمیتونیم بهش بهترین گزینه رو که بیشترین تطابق را با نیازش داره بهش ارائه کنیم چون معتقدیم باید واسه مشتری حسابی حرف بزنی ما دیگه حتی شایداجازه تصمیم گییری هم ندیم چون معتقدیم فقط باید حرف بزنیم و هزار و یک کار اشتباه دیگه انجام میدیم چون همش از یه باور بد نشات میگیره بعد میگیم چرا مشتری از ما نمیخره! خب نباید بخره تو همه پلهای پشت سرتو خراب کردی تو به مشتری اجازه حرف زدن ندادی تو هر بلایی دلت میخواسته سر مشتری آوردی اونم ناخواسته!‌ یعنی تو متوجه نبودیو این کارو کردی و این همون چیزی که حسابی میتونه واسمون کارو سخت کنه

راه درست کردن اصول روانشناسی فروش

راه درست کردن این اصل های این است که ما ورودی های ذهنمون رو حسابی کنترل کنیم حواسمون باشه هر لحظه داریم به چی توجه میکنیم داری به موقعیت های مثبت توجه میکنیم یا منفی! از کجا بفهمیم؟ از احساسمون! اگه احساست خوبه بدون که تو داری به سمت خواسته میری اگه احساست بده تو داری به سمت ناخواسته میری! ولی خیلی وقتها ما نمیفهمیم که چه قدر حالمون بده!‌ اونقدر حالمون بده که بهش عادت کردیم و نمیفهمیم که الان اسم این حس بده! بذارین یه راهنمایی کوچیک کنم اگه اونقدر حالت خوبه که همین الان بری دو پشتک بزنیو بیای از خوشحالی بدون که حست احتمالا (نه قطعا) خوبه!‌ اما حالا میخوایم این باورها رو درست کنیم از کجا شروع کنیم؟ اینو اولش بگم که این باورهایی که ما داریم حاصل سال های سال ورودی های نامناسب به ذهنمونه!‌ مثلا خود من بارها از معلمون توی دبستان شنیدم که اگه کسی پولدار شده حتما حق بقیه رو خورده! ( خیلی ها حالا توی دلشون گفتن که راست میگه مطمئنا اونا آدمهای فقیری هستند) این باور سالهای سال به ذهن ما منتقل شده شاید این باورها نسل اندر نسل به ما منتقل شده!‌ وقتی ما به دنیا میایم ما با بیست هزار برنامه ذهنی پیش فرض به دنیا می آیم این برنامه های ذهنی اونقدر خوب هستند که ما رو از همه لحاظ بی نیاز کنند! مثلا به یه بچه نگاه کنید میره میخاد یخچالو بلند کنه هرچی میرسه رو میخاد جا به جا کنه!‌ چرا؟ چون باوراش درسته چون برنامه ریزی خداست چون هیچ محدودیتی برای خودش نمیبینه چون خدا به دلش نشونده که تو خلیفه ی من روی زمینی پس هر کاری میخوای میتونی بکنی! ولی هرچی بزرگتر میشه بهش میکن که تو نمیتونی میره اسباب بازی بخره همشو بر میداره باباش بش میگه فقط یکی! میگه چرا؟ میگه چون پول نیست چون پول ندارم بذارید واضح تر ترجمه اش کنم چون پول کمه چون پول چیزی نیست که همه جا باشه چون رزق ما دست بقیه آدماست و …. هزاران باور اشتباه دیگه به اون بچه منتقل میشه و اون بچه واسه همینه که اغلب میشه یا یکی شبیه مامان و باباش یا بدتر! چون اون بچه مدام تحت تاثیر باورهای بده! ولی آیا ما قربانی هستیم؟ اصن شرایط افتضاح ما دیگه هیچ کاری از دستمون بر نمیاد؟ چرا! اتفاقا قدرت انسان به همین که بتونه ذهنشو کنترل کنه که بتونه با میل سرکش دلش بجنگه که بهش میگه فلان کارو کن بهمان کارو کن! قدرت ما همینه فرق ما با بقیه موجودات توی همین کنترل احساسه! چیزی که با مغز ما شکل میگیره! راه تغیر باورها فقط ورودی مناسبه! فقط اینکه ما بتونیم خودمونو کنترل کنیم و به چیزهایی توجه کنیم که بهمون حس بهتری میده! همین!

اصول روانشناسی فروش و شکر نعمت

یکی دیگه از اصول روانشناسی فروش که حسابی میتونه فروش ما رو از این رو به اون رو کنه شکرگذاریه!

شکر نعمت نعمتت افزون کند

کفر نعمت از کفت بیرون کند

دقیقا حال روز ما هم همین! اونقدر اطراف ما غر زدن عادی شده شکوایه کردن عادی شده که یه نفر که میگه از زندگیم راضی هستمو مسخره میکنیم نمیدونیم اون کسی که اگه با همین فرمون پیش بره و واقعا دلی این شکلی باشه و از ته دل شکر کنه چند سال دیگه اونقدر پولدار میشه که بتونه حسابی از این رو به اون رو بشه! این قدرت شکر گذاریه بالاترین فرکانس شکر گذاریه اگه یه راه باشه که سریع شما رو به ثروت برسونه شکر گذاری کردنه! این شکر گذاری میتونه حسابی زندگی ما رو از این رو به اون رو کنه! ولی شکر گذاری اصول داره خیلی از ما یه آه میکشیمو میگیم خدایا شکرت این شکر گذاری دوزارم که نمی ارزه هیچ زندگی رو هم واسمون از اینی که هست سخت ترم میکنه چون ما میگیم که خدایا شکرت با آه! از نظر من یعنی این تیکه انداختن به خدا! که خدایا ببین من چه بنده ی خوبیم که تو این همه واسه من بد میخوای و من بازم شکرتو میکنم! غافل از اینکه خدا این همه توی قرآن گفته که هر نیکی به شما میرسه از طرف منه و هر بدی به شما میرسه از طرف خودتونه! مثل خورشید میمونه که اگه ما بیاد جلوش میتونه وسط روزا شب کنه چرا چون فقط یه حایل جلوش اومده اصل اینکه همه جا نورانی باشه ولی اگه حواسمون نباشه ممکن یه سری جاها سایه بشه و نذار نور برسه

اما تمرکز…

اگه ما کمی عاقل باشیم میفهمیم که باید شکرگذارتر باشیم بیشتر ازون چیزی که داریم استفاده کنیم بیشتر از همین الانمون حتی اگه بی پولی هست حتی اگه روابط بد داریم حتی اگه کمی بیمار هستیم باید لذت ببریم تا سلامتی وارد زندگی مون بشه تا روابطمون خوب بشه تا پول دار تر بشیم به هرچی توجه کنیم همونو وارد زندگی مون میکنیم مثل ذره بین که اگه روی یه نقطه زوم بشه میتونه با نور خورشید کاری کنه که آتیش روشن کنه! تمرکز ما توجه ما دقیقا نقش همون ذره بین رو بازی میکنه میتونه حسابی مثل یه شمشیر دو لبه خوب یا بد عمل کنه

کلام آخر

بهتون توصیه میکنم حتما مقاله های فروشندگی رو حتما بخونید دوم تمرین این مقاله اینکه حتما درس اول محصول آموزش فروشندگی رو که به صورت رایگان روی سایت قرار گرفته رو ببینی منتظر شنیدن خبرهای موفقیت تون هستم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست