آموزش گل فروشی

آموزش گل فروشی از مهارتهایی است که نیاز به زمان فراوان دارد خیلی از ماها علاقه داریم به اینکه بتونیم توی کسب و کار خودمان موفق باشیم ولی غافل از اینکه هر چیزی بهایی دارد و برای موفق شدن در گل فروشی هم باید سعی کنیم بهاییش را بپردازیم در این مقاله سعی داریم آموزش گل فروشی را باهم یاد بگیریم

رکن اول آموزش گل فروشی: تهاتر با همکاران دیگر مشاغل

چند وقت پیش یکی از دوستان تعریف میکرد میگفت توی گل فروشی چیزی که خیلی سود داره ماشین عروسه! گفتم چرا؟ گفتش چون هرچی گل داری میزنی روی ماشین عروس بدون اینکه کیفیت شون خیلی مهم باشه همون موقع تو ذهنم رقم خورد یکی از بهترین کارها برای بهتر استفاده کردن در این زمینه اینکه گل فروشی ها با همکاران دیگر مشاغل مربوط به عروسی تهاتر کنند به عنوان مثال اون کسی که مراجعه میکنه برای گریم دامادی قطعا به دنبال این هم هست که ماشین عروس رو گل بزنه و این تهاتر با آرایشگاه ها خودش میتونه خیلی اثر بخش باشه اگر هنوز هم تهاتر را درست متوجه نشدید بد نیست یه سری به این لینک بزنید

رکن دوم آموزش گل فروشی

کار گل فروشی کاری است پر از عشق پر از محبت ما باید به عنوان یک فروشنده در رفتارمان هم این عشق و محبت هویدا باشد باید برای مشتری مان تبدیل شویم به یک مشاور خوب یک دوست خوب نه کسی که فقط صرفا کارش تخلیه جیب مردم است

به جای اینکه سعی کنید برای خودتان مشتری پیدا کنید کارتان این باشد که افرادی که وارد مغازه شما میشوند را به دوست تبدیل کنید آنوقت فروش گل هایتان به سادگی رخ میدهد

رکن سوم آموزش گل فروشی: مدیریت درست به خصوص در مجموعه های بزرگ گل فروشی

امروزه قدرت روسایی کمتر شده اما مدیریت رییس مآب (اصطلاح برای روانشناسی کنترل بیرونی در محیط کار ) هنوز متداول است اگر چه چنین مدیریت رییس مآبانه ای در بسیاری از مدارس لطمه های ناگفته ای را برای تعلیم و تربیت وارد میکنند اما هرگز قدرت مدیران بخش خصوصی را ندارندکه بدان وسیله این پیام را القا کنند . “من کسی هستم که باید از من بترسید ” بااین حال اگر کار باکیفیت بالا باشد معلوم میشود آنگونه که من فکر میکردم هستم .پیرمرد صاحب کارخانه رنگ خیلی هم از دور خارج نشده بوده است.در دنیای کیفی همه ما این تصویر وجود دارد که سرپرست و همکاران با ما رفتاری منااسب و خوب داشته باشند . وقتی یک کارمند در هر سطح ورده ای با محیط کار و مدیرانش احساس پیوند نکند نتیجه اش کار باکیفیت پایین است.

پس یادمون باشه اول باید مدیریت ریس مآب را کنار بذاریم…

اگرچه مدیران ارشد که ریاست میکنند هنجار کل سازمان را تدوین می نمایند ولی در فضای مدیریتی امروز ریاست مآبی آشکار در سطوح بالا معمولا دیده نمیشود . بااین حال چون این موضوع در ذهن بسیاری از کارکنان به نوعی تثبیت شده است تا زمانی که مدیران ارشد سازمان به طور آشکار در جهت مدیریت راهبرانه گام برندارند این معضل تمام سازمان را فراخواهد گرفت .حتی پس از چنین اقداماتی باز هم چند سال طول میکشد تا این طرز فکر و دیدگاه جدید در ذهن مدیران رده پایین که باچنین چیزی جز ریاست مآبی آشنا نیستند جابیفتد .مدیران رده پایین هرچه بیشتر خودشان تحت تاثیر رییس مآبی کار کرده باشند،

بیش تر از روش های رییس مآبی استفاده میکنند و برایشان مهم نیست در سظوح بالا چه میگذرد و چه تغییراتی انجام شده است .در عمل معنای این حرفم این است که مدیران رده پایین بیشتر ازمدیران رده بالا به روش های رییس مآبی متوسل میشوند ودر فرایند تغییر به سوی مدیریت راهبرانه در سازمان به شدت مقاومت نشان میدهند مثلا در شرکت کوچکی که یک مدیر و دو کارمند دارد کارمند ارشد خودش را رییس کارمند دیگر تلقی میکند و میل ریاست براورا دارد .

آسیب و صدمه ویژه رییس مآبانه این است که همه کارکنان ،شامل اکثر مدیران وتمامی کارمندان وکارگران را از قرار دادن تصویر مدیران بالا دست در دنیای مطلوب خود بازمیدارد وبدتر اینکه نوعی قانون جنگل برآن حاکم میشود که در آن کسی به کسی اعتماد ندارد .بهایی که برای بی اعتمادی و ترس غیرضروری پرداخته میشود ،افت کیفیت وبالا رفتن هزینه هاست.اگربخواهیم دنیای کار از بلای مدیریت رییس مآبی نجات یابد ،افرادی که در رده های بالا قرار دارند باید باپسامد های این نوع مدیریت خوب آشنا شوند و برای جایگزین کردن بامدیریت راهبرانه مبتنی بر تئوری انتخاب گام های مؤثری بردارند.آن هاباید خود را در این راه آماده مبارزه کنند.رؤسای رده پایین ریاست را دوست دارند و کارکنان هم خیلی از این بابت ناراحت نمیشوند ،زیزا برایشان دست آویزی میشود تابازی قدیمی محل کار را انجام دهند یعنی:”تاجایی که میتوانی کم کارکن وگناه کیفیت نامطلوب را لر گردن رییس بینداز”.

این ویدیو را در آپارت ببنید

آیا شما هم مدیریت ریس مآبانه دارین؟

مدیریت رییس مآبی مدیریت پیچیده ای نیست به طور کلی این نوع مدیریت چهار مُولفه دارد : ۱٫در تمام سطوح،رییس وظایف و معیارهای انجام کار قابل قبول درتعیین وبه ندرت باکارکنان مشورت میکند.رییس اهل مذاکره و کنارآمدن نیست و کارکنان باید خود را باوظایفی که رییس برایشان تعیین کرده تطبیق دهند ،در غیراین صورت باید باپیامد های آن که شامل از دست دادن شغل میشود روبروشوند(البته اگر اتحادیه از آنان حکایت نکند.)ولی هرچه رییس بیشتر رییس مآبانه رفتار کند ،کیفیت کار پایین تر می آید.

۲٫رییس به جای آنکه به کارکنانش عملا نشاندهد چطور کار کنند،به آنان دستور انجام کار را میدهد و به ندرت نظر کارکنان را در مورد چگونگی بهبود بخشیدن به کارشان جویا میشود.

۳٫رییس یا نماینده وی کارهارا بازدید و کارکنان را ارزیابی می کند و از آنجایی که خود کارکنان در این ارزیابی دخالتی ندارد بیشتر آن ها فقط تاجایی کارمی کنند که اموراتشان بگذرد و بازرسان چاره ای ندارند جز آن که کار را باکیفیت پایین بپذیرند و این ترکیب ،کیفیت را نابود میکند .علاوه بر این در محیط های رییس مآب ،کارکنانی که بیشاز وظیفه خود کارمی کنند از سوی همکارانش طرد میشوند .ازآنجایی که کار،در دنیای مطلوب این کارمندان جایی ندارد ،فکر انجام کار با کیفیت به ندرت به ذهنشان خطورمیکند .آن ها به شعارهایی که به در ودیوار محل کار در باره کیفیت وکار کیفی نصب شده است پوزخند میزنند و آن را به سخره می گیرند .

۴٫هنگامی که کارکنان در برابر رییس مقاومت می کنند ،که تقریبا این رفتار اغلب کارکنان است وبدین وسیله کیفیت کار را پایین می اورند،رییس برای وادار کردن آن هابه انجام کار مورد نظر خودش،به تهدیدو تنبیه متوسل میشود او بااین کار فضایی ایجاد میکند که از رده های بالا تا پایین ،مدیران و کارکنان دربرابرهم قرارمیگیرند و یکدیگررا دشمن میپندارد وترس وهراس حکم فرما میشود .رییس فکر میکند این رابطه خصمانه روش درستی است که باید وجود داشته باشد وهمکاری ومساعدت باکارکنان را مخرب ونادرسست می داند.درزمان حاضر که شغل فراوان است ،به نظر میرسد من در خصوص چگونگی مدیریت نیروی انسانی افراط میکنم.امروزه کار فراوان است و کشور پیشرفت و رونق اقتصادی بسیار خوبی دارد. عوامل عمده این رونق اقتصادی خوب فتورم کم،ثبات قیمت ها،کارکنانی که حقوق زیاد نمی خواهد و فناوری است که باهزینه کمتر ،تولید فراوان به بار می آورد .حتیدهزینه ها کم تر شده است .رقابت نیز باعث مهارت دستمزد و قیمت ها شده است و مسوولان خزانه داری کشور می توانند نرخ بهره بانکی را برای کنترل تورم مهار کنند .هیچئنوع تقاضای همگانی برای کاهش مالیات وجود ندارند و جنگی هم در پیش نیست هردوی این عوامل نرخ بهره انکی را پاین نگه میدارند و تورم را مهار میکنند .تمام این موارد با کاهش تدریجی و آرام تورم در کسری موازنه همراه شده است. کاری را که کرده ایم و تقریبا هیچ کس مطمعن نیست که چگونه آن را انجام داده ایم این است که به تعادل مطلوبی بین تمام عوامل لازم برای دستیابی به رونق اقتصادی ورفاه دست یافته ایم ،اما حفظ این تعادل شکننده است .حفظ این تعادل به جلوگیری از چیزی بستگی دارد که در طئل تارخ بشر هرگز به خوبی کنترل نشده است ،چیزی که در تجارت وسیاست بسیار رایج است ورفاه بهورزی هر جامعه مدرنی که جهان تابحال به خود دیده رانابود کرده است.

کلام آخر…

اگر شما هم به دنبال موفقیت در این حرفه هستید بهتون پیشنهاد میکنم محصول آموزش فروشندگی را به هیچ وجه از دست ندید چون یک پکیج آموزشی کامله که خیلی از مسائل و مشکالاتتون با اون حل میشه پس خریدشو یک جور سرمایه گذاری ببنید برای دوری از ورشگستگی و رسیدن به درآمد مالی بیشتر! برای دیدن این محصول آموزشی اینجا کلیک کنید منتظر شنیدن نظرات شما هستم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست