نکات روانشناسی زندگی زناشویی یکی از مواردی است که ما می توانیم با رعایت یک سری نکات خیلی ساده اما اثربخش روابط خود را بهبود بخشیم به شما پیشنهاد می کنم که با من تا پایان این مقاله همراه باشید..
از نکات روانشناسی زندگی زناشویی تا خانواده شما و اعتماد:
به رغم وجود تمام کسانی که در دنیای مطلوب ما حضور دارند ما به طور هشیارانه انتخاب نمی کنیم که آنان را در دنیای مطلوب خود جای دهیم.زمانی متوجه حضورشان می شویم که دیگر انتخابشان کرده ایم و آنها در آن جا هستند .بسیاری از حیوانات در مدت کوتاهی وآن هم برای زنده ماندن بچه خود در زمانی که او رشد می کند با او پیوند عاطفی برقرار می کنند .در انسان ها والدین و فرزندان به طور ژنتیکی پیوند عاطفی برقرا نمی کنند،اما پیوندی که با قرار دادن متقابل تصاویر د دنیای مطلوب خود برقرا می کنند قوی تر از پیوند عاطفی کوتاه مدتی است که بین حسوان و فرزندش به طور ژنتیکی برقرار می شود .برای بیشتر افراد این یک یپوند مادام العمر و دائمی است .
برای کودکان تقریبا غیر ممکن است والدینی را از دنیای مطلوب خود بیرون کنند که سرپرستی شان را به عهده داشته و پرورششان داده اند چون معمولا در اکثر موارد کسی نیست که جایگزین آنها شود از این رو بیرون کردن بسیار دیگر از بستگان و اعضای خانواده از جمله پدر خوانده مادر خوانده ناپدری و نامادری چنانچه از اول کودکی با ما بوده باشند از دنیای مطلوبمان بسیار دشوار است .حتی اگر تا جایی که یاد می اوریم آن ها با ما بدرفترای کرده باشند هنوز بسیاری از آنان را بیش از افراد دیگری که بعد با آنها آشنا می شویم در دنیای مطلوب خود نگه می داریم .این موضوع درباره فرزندان ما نیز صادق است.فرزندان ما هر رفتاری که با ما داشته باشند بیرون کردنشان از دنیای مطلوبمان تقریبا ناممکن است از همین روست که می گوییم رابطه کودک -والد رابطه ای بی همتاست .
از نکات روانشناسی زندگی زناشویی تا بدرفتاری با کودکان:
کودکانی که با آنها بدرفتاری شده یا نادیده گرفته شده اند درباره ی دنیای مطلوب خود چیز زیادی نمی دانند به خصوص این که این دنیا چقدر قوی است و والدین یا جانشینان آنها چه جایگاه مستحکمی در آن دارند .چون آنها متوجه قدرت دنیای مطلوب خود نیستند گاهی گیج و متعجب می شوند که چرا نمی توانند نسبت به والدین ستمکار و سهل انگار خود بی تفاوت باشند و دست از آنها بشویند آنها بسیاری از اوقات به این امید بدرفتاری آنان را تحمل می کنند تا شاید بتوانند افرادی را که به آنها بسیار نیاز مند (یعنی والدین )خشنود کنند .تحمل رنج ناشی از بدرفتاری بسیار قابل تحمل تر از فکر جدایی از افرادی است که به اعتقاد کودکان هیچ کس نمی تواند جایشان را بگیرد که البته معنایش بیرون کردن این افراد از دنیای مطلوب خود است.
نکات روانشناسی زندگی زناشویی را می توان به کودکان نیز ارتباط داد ،بسیاری از کودکانی که با آنان بدرفتاری شده یا مورد غفلت و سهل انگاری واقع شده اند می تواند باعث از بین بردن آنها از دنیای مطلوب آنها شود آنها نمی توانند تصویر والدین خشن وسهل انگار خود را از دنیای مطلوب خود بیرونن کنند چون غالبا در دوران کودکی با آنها بدرفتاری شده است یا مورد غفلت و سهل انگاری قرار گرفته اند از این رو بسیار ضعیف و هراسان تر از آنند که بجز تحمل درد و رنج کار دیگری بکنند بسیاری از آنها وقتی بزرگتر می شوند و از رابطه نامطلوب با پدر و مادر فاصله می گیرند آنقدر به آدم ها بی اعتمادند که هرگز باور نمی کنند در چارچوب روابط انسانی می توان به خشنودی دست یافت در این زمان دیگر هیچ کس در دنیای مطلوب آنها حضور ندارد حتی پدر و مادر در عین حال دوست دارند احساس خوب و خوش داشته باشند.در واقع همه ما می خواهیم که همواره احساس خوب و خوش داشته باشیم .بنابر این به دنبال چیزی می روند که در دسترس آن هاست:لذتی که در خشونت و مصرف مواد مخدر است .مطالعات بسیار ینشان می دهد که زندان ها مملو از افرادی است در دوران کودکی مورد غفلت یا بدرفتاری قرار گرفته اند.
بسیاری از این کودکان به غیر از مادر و اعضای باندشان فقط با معلمانشان احساس نزدیکی می کنند اما نظام کنترل بیرونی حاکم بر مدارس این امکان را از بسیاری از این کودکان نیازمند دریغ می کند .جالب این جاست که برخی از معلمانی که می خواهند از این کودکان مراقبت کنند با انتقاد وسرزنش نظام کنترل بیرونی حاکم بر مدارس روبرو می شوند .پیام تربیتی مدارس ما مبنی بر این که آنچه ما می گوییم ،چه سودمند و چه غیر سودمند یادبگیر وگرنه تنبیه می شوی این مشکل را پیچیده تر کرده است ،مشکلی که فقط خود مدارس می توانند آن را حل کنند .
از نکات روانشناسی زندگی زناشویی تا تئوری انتخاب
در ازدواج هایی که زن و شوهر برای سال هاس زیادی از روانشناسی کنترل بیرونی استفاده کرده اند وبرای هیچ کدام از زوجین رضایت بخش نبوده است چنانچه یکی یا هر دوی آنها مایل باشند نگاهی بشدت نیازهای اساسی خود بیندازند در این صورت کمک بزرگی به رابطه زناشویی خود می کنند.در ازدواج بلند مدت معمولا بین شدت نیاز های طرفین تا حدود سازگاری و توافق وجود دارد .به ندرت تفاوت در شدت نیازها ادامه ازدواج را ناممکن می سازد ولی وارسی شدت نیازها نشان می دهد اشکال اصلی کجاست.
وقتی مشکل مشخص شد اگر زن و شوهر مایل باشند به کارگیری رروانشناسی کنترل بیرونی را کنار بگذارند یعنی وارد دایره حل اختلاف شوند ودر مورد چیزهایی که حاضرند به دیگری بدهند و نه چیزهایی که از دیگری بگیرند ،گفت وگو کنند ،ممکن است بتوانند جلوی دور شدن از یکدیگر را بگیرند .وارد شدن به دایره ی حل اختلاف یا مساله احساس مطبوعی را که مدت طولانی از آن محروم بوده اید برای شما به ارمغان می اورد وقتی این جریان آغاز شد زمینه برای پیشرفت های بیشتر فراهم می شود اما باید برای شروع تلاش کنید .ممکن است کار ازدواج مبتنی بر کنترل بیرونی شما از حد اصلاح و ترمیم گذشته باشد ولی هیچ جیز پیش بینی شدنی نیست و هرچیی امکان پذیر است .دایره حل اختلاف صرف نظر از این که زن و شوهر چقدر نسبت به یکدیگر کینه دارند می تواند همچنان موثر باشد.به کار گیری تئوری انتخاب هیچ ضرری ندارد با امتحان آن چیزی را از دست نمی دهید .در زندگی مشترک نیز مانند تمام مشکلات ارتباطی انسنانی دیگر ،یک نفر برای کنار گذاشتن کنترل بیرونی باید پیشقدم شود .
ازدواج های خشونت آمیز:
در ازدواج های آغشته به خشونت شوهر مخرب ترین روش کنترل بیرونی را به کار می برد او خودش را مالک و صاحب زنش می داند و دستگاه قصایی جامعه مبتنی بر کنترل بیرومی هم از این طرز تفکر حمایت می کند.مردان نی توانند زنان خود را کتک بزنند با آنان بدرفتاری کنند یا از آنان بهره کشی کنند در صورتی که هیچ گونه مجازاتی ندارد این کار آنها .یکی از را های موثر برچیدن این ستم آموزش تئوری انتخاب به همه مردان از جمله مردان بد رفتار است زنان برده نیستند هیچ کسی حق ندارد آ»ها را کتک بزند و آنان که کتک می خورند باید از سوی قانون حمایت شوند.
کلام آخر:
به شما پیشنهاد می کنم درس اول محصول آموزش شخصیت شناسی را که به صورت رایگتان روی سایت قرار گرفته است را دانلود کرده و ببینید و ما منتظر نظرات شما در بخش نظرات سایت هستیم.