درون گرا یا برون گرا؟
میزان تبادل فعل و انفعال
معمولا برون گراها از تبادل های اجتماعی بیشتری برخوردارند.در مورد اشخاص به شدت برونگرا این سرنخ بسیار خوبی است.درون گراها اغلب تبادل و تعامل زیادی ندارند ،دوستان محدود دارند .برای ،زنی که به تنهایی ناهار می خورد و همه روزه کتاب می خواند و یا کارمندی که در میهمانی اداره شرکت نمی کند ،معمولا رفتار درون گاها را به نمایش می گذارند .بااین حال باید توجه داشت که اینگونه رفتارهای افراطی کمتر مصداق ئیدا می کند ،اما این کاملا مشخص است که برون گراها دوستان و آشنایان بیشتری دارند و دوستان درونگراها معدود است.
حرفه وشغل
در مواقعی انتخاب شغل و حرفه می تواند راهنمای مناسبی به دست دهد.اما فرضیه سازی صرفا براساس شغل وحرفه می تواند به شکل خطرناکی گمراه کننده باشد زیرا اغلب اشخاص بدون توجه به استعدادهایشان شغل انتخاب می کنند و درنتیجه از کارشان آن قدر ها راضی نیستند .بنابراین شخصیت خوانی اشخاص زمانی دقیق تر خواهد بود که به کلیشه هایی که طی سال ها انباشت می کنیم توجه داشته باشیم .
در بسیاری از موقعیت ها فرصتی پیدا می کنید تا به تفصیل باکسانی که می خواهید آن ها را شخصیت خوانی بکنید حرف بزنید .ارزیابی شما براساس سرنخ های حرفه ای و شغلی در صورتی کاملا دقیق خواهد بود که بتوانید جوابی برای چند سوال مهم پیدا کنید .مثلا این که چگونه آن شغل را انتخاب کردند ،آیا کارشان را دوست دارند،از چه بخشی از کارشان رضایت بیشتری دارند و یا شغل ایده آل و رویایی آن ها کدام است.
همان طور که قبلا توضیح دادیم از آن جایی که بسسیاری از اشخاص برای کاری که می کنند مناسب نیستند مفید است این موضوع را در مورد کسی که می خواهید شخصیت اورا بخوانید پیدا کنید .از آن گذشته ،باید بدانید که رضایت شغلی برای درون گراها و برونگراها کدام است. روی هم رفته ،برون گراها به مشاغلی علاقه مندند که به آن ها امکان بدهد با دیگران ارتباط بیشتری برقرار کنند.بتوانند روی انواعی از مشاغل کار کنند،کارهای متنوع داشته باشند و بتوانند ایده های خود را به سمع ونظر دیگران برسانند .از سوی دیگر،درون گراها به مشاغلی علاقه مندند که به آن ها امکان بدهد روی یک موضوع متمرکز شوند روی مطالب به خوبی فکر کنند و سرعت کار یکنواختی داشته باشند.
توجه داشته باشید که صرصفا براساس عنوان شغلی اشخاص بلافاصله درباره برون گرا یا درون گرا بودنشان شتاب زده قضاوت نکنید .بسیاری از مشاغل هستند که گروه کثیری از برون گراها رابه خود جلب می کنند بسیاری از مشاغل هم خوشایند درون گراها هستند.
از جمله مشاغلی که توجه درون گراها را به خود جلب می کند می توان به کارهای هنری نقاشی کتمپیوتر برنامه نویسی کتاب داری مهندسی معماری حسابداری مهندسی نویسندگی و فعالیت های پژوهشی اشاره کرد.
از جمله مشتغل مورد علاقه برون گراها می توان از بازاریای روابط عمومی بازیگری فروشندگی مدیریت مددکاری اجتماعی و سخنرانی برای عموم نام برد.
علایق و سرگرمی
برنامه های اوقات فراغت اشخاص می تواند در مواقعی درون گرا بودن یا برون گرا بودن اشخاص را نشان بدهد.امادر این جا هم مانند مورد شغل و حرفه ،این نیست که دیگران چه می کنند ،بلکه مهم این است که این کار را چگونه انجام می دهند.برای مثال به ماهیگیری توجه کنید ،در حالی که هم درون گراها و برون گراها ممکن است از این ورزش لذت بردنشان باهم تفاوتمی کند . در حالی که یک درونگرا دوست دارد که تمام مدت روز را به تنهایی صرف گرفتن ماهی بکند و یا در نهایت یکی از دوستان نزدیک خود را به همراه داشته باشد.اغلب برونگراها دوست دارند که به اتفاق دوستان و آشناییانشان ماهیگیری بکنند.
فعالیت های دیگری که اغلب به تنهایی صورت می گیرد مانند خواندن کتاب ،باغبانی ،خیاطی و نیز بقیه فعالیت هایی که مستلزم صرف وقت زیاداست مانند بازی شطرنج ممکن است مورد پسند و خوشایند دزون گزاها واقع شوند اما معمولا برون گراها فعالیت هایی را ترجیح می دهند که در آن عمل و تبادل زیاد باشد .
در زمینه انتخاب رشته های ورزشی مورد علاقه درون گراها اعلب به ورزش های انفرادی جذب می شوند که از جمله می توان به شنا کردن دویدن بازی تنیس یا گلف اشاره کرد اا برون گراها ورزش های دسته جمعی را ترجیح می دهند بادیگران در تماس باشند .
به روشنی محدودیت هایی در زمینه تشخیص ویژگی های اشخاص یراساس تفریح و اینکه اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانند،هست.باید توجه داشته باشید که همه مردم در زندگی دنبال تعادل می گردنند و بسیاری از اشخاص برای رسیدن به این تعادل جنبه مخالف شخصیت خود را به بازی می گیرند .این امر به خصوص در مورد کسانی که به دوران میانسالی می رسند صدق می کند .شمی هایی هم که بخش اعظم کارهای خود را در زمینه های فکری و عقلی انام می دهند ممکن است بخواهند برای رسیدن به تعادل از فعالیت های جسمانی مانند ورزش های مختلف استفاده می کنند.
حسی یا شمی
از آنجایی که بیشترین تفاوت ها میان حسی ها وشمی ها مشاهده می شوند ،سرنخ های بسیارمفیدی هستند تا به کمک آن ها بتوانیم میان این دو تمیز قایل شویم .اما از آن جایی که ادراک فرایندی اغلب ماخود آگاه است،بسیاری از این سرنخ ها ظریف هستند و باید دقت به آن ها توجه نمود
سبک و طرز ارتباط
از آنجایی که ارتباط به طور کلی طرز فکر اشخاص را به نمایش می گذارد برخی از بهترین سرنخ هادر برگیرنده زبان ساختار جمله و کلماتی است که مورد استفاده قرار می گیرند .حسی ها به شکلی ساده ارتباط برقرار می سازند و حال آن که شمی ها به طرز پیچیده تری حرف می زنند .اگر سیبی به دست یک حسی بدهید . به او بگویید لطفا درباره این شی برایم حرف بزن ،او احتمالا جمله ای راب به این شکل به شما تحویل می دهد:(این یک سیب مکین تاش است.گرد است.ساقه ای قهوه ای رنگ به طول یک یانچ دارد واز مرکز آن دوبرگ بیرون زده است.پوستش صاف است سرد است و رسیده به نظر می رسد.)او آنچه را که می بیند به دقیق ترین شکل ممکن گزارشمی دهد اما اگر همین سوال را از یک فرد شمی بپرسید احتمالا این گونه به شما جواب می دهد.:(سیب از مدت هاقبل وجود داشته .اختمالا از دوران باغ عدن موارد استفاده فراوان دارد می توانید از آن ها پای درست کنید.می توانید آبشان را بگیریید .فواید و کاربرد های دیگری هم دارد .ظاهرا سیب فواید فراوان دارد و اگر آن را بخورید به سلامتی خود کمک کرده اید .می دانید از قدیم گفته اند :(روزی یک سیب بخوربد تا نیازی به دکتر نداشته باشید )سابقا بچه ها برای آموزگارانشان سیب می برند.)او به طور خاص و مشخص سیب را توصیف نمی کند بلکه تداعی خود را از آن میگوید.
حسی ها هم به واقعیت ها و مشخصه ها توجه دارند اما به ترتیب و به ترادف حرف می زنند .از حرف اول شروع می کنند و به حرف آخر می رسند .حسی ها بسیار دقیق هستند .ترکیب این دو ویژگی را می توان در نمونه یک حسی مشاهده کرده که می خواهد آدرس یکی از دوستانش را به کسی بدهد .
از آن جایی که اشخاص شمی به حزییات توجه ندارند و از آن جایی که ممزتب از یک ایده به سراغ ایده بعدی می روند .
جملات حسی ها کوتاه است اما جملات شمی ها بلند و طولانی است و دربسیاری از مواقع جمله تمام نمی شود.
حسی ها در زمینه زبان با صرفه جویی واقتصادی برخورد می کنند .زبان در مجموع خوشایند شمی هاست .شمی ها اغلب کلمات خود را به دقت انتخاب می کنند و به نقش و اهمیت زبان قوف کامل دارند آنها کلملت جالب و غیرمعمولی و یاحتی مبهم و مخدوش را دوست دارند .