شش ماه پیش برای باز کردن یک حساب بانکی به یکی از بانکهای خصوصی مراجعه کردم. به محض وارد شدن به این بانک احساس خوبی به من دست نداد. حرف اول مشتری مداری در بانک این است که فردی که به آن بانک مراجعه میکند احساس راحتی کند.
حرف اول مشتری مداری در بانک این است که فردی که به آن بانک مراجعه میکند احساس راحتی کند.
مشتری مداری در بانک به چه دردی میخورد؟
آیا آمار بانکهای ورشکست شده را دارید؟ چرا باید مشتریان بانک شما را انتخاب کنند؟ چه مزیت رقابتی شما نسبت به رقبایتان دارید؟ مزیت رقابتی در فضای بانکداری کار ساده ای نیست در اینجا چند راهکار ارائه میشود که حداقل مشتری مداری در بانک با معیارهای حداقلی رعایت شود.
پاس کاری و مشتری مداری در بانک
من از همان لحظه ی وارد شدن به این بانک احساس راحتی اصلا نداشتم. به شخصی گفتم که من میخواهم یک حساب در این بانک باز کنم. به من گفت که باید به فلانی مراجعه کنید مراجعه کردم به آن خانم اولین چیزی که به من گفت این بود که کارت ملی و شناسنامه همراه تون؟
سعی کنید تا حد ممکن مشتری به یک شخص ارجاع داده شود.
مشتری مداری در بانک و کاغذ بازی
جالب بود قبل از اینکه من به او مراجعه کنم هیچ کاری نداشت ولی به محض اینکه به او مراجعه کردم این رفتار را نشان داد. از من خاست که چند فرم که در آنها پر بود از اطلاعات تکراری پر کنم. تا جایی که یادم می آید فقط در سه فرم نام و نام خانوادگی ام را نوشتم. بعد از پر کردن فرمها به من گفتند که این اطلاعات را به آن آقا بده.
چرا باید مشتری خودش همه ی فرمها را پر کند؟ از مشتری شناسنامه و کارت ملی را بگیرید و ادامه فرآیند را خودتان انجام دهید
آداب معاشرت و مشتری مداری در بانک
من فرم به دست مراجعه کردم به سمت دیگر بانک. به آن شخص گفتم که من میخوام حساب باز کنم. هیچ وفت فراموش نمیکنم که آن شخص زل زده بود به صفحه ی کامپیوتر و کلامی با من صحبت نکرد. این بود مشتری مداری در بانک ، آن هم یکی از بانکهای مطرح خصوصی. آن شخص من را حدود ۷ ۸ دقیقه معتل کرد و در آخر فرمها را از من گرفت.باز هم بدون کلامی صحبت کردن!
به مشتریان لبخند بزنید. حتی صحبت کردن در مورد موضوعات عمومی (حتی آب و هوا) هنگامی که در حال انجام کار مشتری هستید میتواند حس خوبی به مشتری بدهد
هنوز هم کارت بانکی آن بانک درون کیف پولم است ولی دیگر از آن استفاده نمیکنم. چون این کارت نتیجه ی یک تجربه افتضاح است.